ترجمه آذر نورانی از رمان «کشور کوچک» [Petit pays یا Small Country] نوشته گنل فی [Gaël Faye] از سوی نشر نیستان وارد بازار کتاب شد.

«کشور کوچک» [Petit pays یا Small Country] نوشته گنل فی [Gaël Faye]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب که پیش از این با عنوان «سرزمین کوچک» با ترجمه آریو یزدان‌بخش توسط انتشارات نگاه منتشر شده بود؛ برنده‌ی جایزه گنکور 2016 است.

بوروندی کشور کوچک گبی ده‌ساله‌ای است که نسل‌کشی وحشتناکی، همه شادی‌ها و داشته‌هایش را از او می‌گیرد. او فرزند پدری فرانسوی و مادری اهل روانداست و کودکانه‌های جهانش را در بی‌نهایت‌های آفریقا می‌شناسد و تجربه می‌کند.

گئل فی [گائل فای] خواننده و رپری است که در این کتاب، تاریخ دراماتیکی از سرزمین مادری‌اش را مرور می‌کند. در واقع از میان این نگاشته‌ها، غم جدایی انسانی دریافتنی است که به‌ناچار از تعلقاتش دور می‌شود و باید اندوهی ناتمام را تا همیشه همراه داشته باشد.

در بخشی این کتاب می‌خوانیم:

«خیلی چیزهاست که وقت نکردم به تو بگویم. فکر کنم مثلاً هیچ‌وقت از لور با تو حرف نزدم. او نامزد من است و البته خودش هنوز نمی‌داند. می‌خواهم از او بخواهم تا با من ازدواج کند. خیلی زود. هر وقت در کشور صلح باشد. من و لور با نامه با هم حرف می‌زنیم‌… اولین بار است که عاشق کسی می‌شوم‌. احساس عجیبی است.»

رمان «کشور کوچک»در 176 صفحه و با قیمت 135هزار تومان از سوی نشر نیستان هنر منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...