رمان «یک دقیقه تا نیمه شب» [One Minute to Midnight] اثر پائولا هاوکینز[Paula Hawkins] با ترجمه پریسا رضایی از سوی انتشارات ایجاز راهی بازار نشر شد.

یک دقیقه تا نیمه شب» [One Minute to Midnight]  پائولا هاوکینز[Paula Hawkins

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، پریسا رضایی در توضیح ترجمه جدیدش به نام «یک دقیقه تا نیمه شب» گفت: این رمان از آن دست کتاب‌هایی است که نمی‌توان از روی جلد درباره‌اش قضاوت کرد. اگرچه کتابی است ساده اما خواننده را به خود وابسته می‌کند و به‌راحتی نمی‌شود آن را زمین گذاشت. این اثر، کتابی بسیار احساسی درباره‌ عشق، امید، دوستی‌های جاودانه دوران نوجوانی، احساس ناامنی ناشی از زندگی در خانواده‌های متشنج و از دست دادن عزیزان و مرگ است.

وی ادامه داد: تغییر زمان‌بندی فصل‌های کتاب که نویسنده آن را ماهرانه انجام داده است به کتاب جذابیت بیشتری می‌دهد. قلم نویسنده هم بسیار دوست‌داشتنی و جذاب است و به‌ آسانی می‌شود در میان سطرهای کتاب غرق شد. شخصیت‌های داستان بسیار باورکردنی و ملموس هستند. خواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهند و گاهی اشک او را در می‌آورند.

مترجم این اثر با اشاره به دغدغه‌های پائولا هاوکینز در این اثر گفت:‌ نویسنده در میان سطرهای کتاب خواننده را به سفر در نقاط دیگر دنیا می‌برد و کمبودها و تیرگی‌های آنجا را با قلمی حرفه‌ای به تصویر می‌کشد. از سوی دیگر علیرغم اینکه کتاب جهت‌گیری جنسیتی ندارد؛ اما با اشاره به مردسالار بودن محیط‌های کاری و قوانین حاکم بر آن و صدمات روحی، جسمی و جنسی وارد بر زنان در این محیط‌ها با زیرکی به انتقاد از آن می‌پردازد.

وی افزود: زمان‌بندی کتاب از چند روز قبل از کریسمس شروع می‌شود و تا روز اول سال نو ادامه پیدا می‌کند. قهرمان کتاب نیکُل را می‌توان از روی اتفاقاتی که در داستان برایش می‌افتد شناخت. از روی این اتفاقات می‌توان فهمید وضعیت روحی او چطور است و در ذهنش چه می‌گذرد.

پریسا رضایی در معرفی شخصیت اصلی کتاب گفت: نیکل سال‌ها شب سال نو را با دوستانش جشن گرفته است. وسوسه‌های نوجوانی را شب سال نو تجربه کرده است، حتی اولین عشقش را، در همین شب سال نو باخبر شده که به او خیانت شده است. عزیزانش را هم در همین فاصله از دست داده است.

وی اضافه کرد: از اولین صفحه‌های کتاب متقاعد می‌شوید نیکل که ظاهراً ازدواجی موفق دارد و شوهرش را دوست می‌دارد، چیزی را پنهان می‌کند؛ اما زیبایی داستان در این است که خواننده می‌خواهد در کنار قهرمان باشد و او را در این کارش حمایت کند تا سرانجام سر از راز نیکل دربیاورد. هر یک از شخصیت‌های داستان در راهی که در پیش دارند به دنبال خوشحالی و خوشبختی هستند. و درعین حال که هر کدام ضعف‌های اخلاقی خود را دارند اما دوست‌داشتنی‌اند.

این مترجم در پایان گفت: در این اثر همراه با نیکل و بقیه شخصیت‌های داستان با آداب و رسوم جشن کریسمس و شب سال نو آشنا می‌شویم. پایان کتاب اما شاید کمی باعث تعجب باشد و حسی دوگانه به خواننده می‌دهد، شادی همراه با غم.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«نوز هوا گرگ و ميش است كه از خواب بيدار می‌شوم. خانه هنوز در خواب است. گرمای رخت‌خوابم هيچ اهميتی برايم ندارد و از آن بيرون می‌خزم. داخل دستشويی لباسم را می‌پوشم كه مبادا دام را از خواب بيدار كنم. بعد آهسته از پله‌ها پايين می‌روم. سعی خودم را می‌كنم كه از سمت چپ پايين بروم زيرا آن طرف كمتر از طرف ديگر ترق و تروق می‌كند. سگ‌ها در سبد خيلی بزرگی كه گوشه انباری برای‌شان گذاشته‌ام به هم چسبيده‌اند. اسم يكی از آن‌ها «ميک» است. او تركيبی از چند نژاد است، يک سگ غول پيكر ناخالص و تركيبی ناميمون از آلساتين، راتوايلر رگ و ريشه‌ای از سگ‌های كوه‌های پيرنه و نژادهای ناخالص ديگر و...»

رمان «یک دقیقه تا نیمه شب»، اثر پائولا هاوکینز با ترجمه پریسا رضایی در 316 صفحه، شمارگان 700 نسخه و به‌بهای 55 هزار تومان از سوی انتشارات ایجاز راهی بازار نشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...