رمان "مادام کاملیا" نوشته الکساندر دوما با ترجمه محمود گودرزی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، الکساندر دوما (پسر) توانست با نوشتن رمان «مادام کاملیا» شهرت زیادی برای خود دست و پا کند و مانند پدرش خود را به‌عنوان یکی از نویسندگان مهم ادبیات قرن نوزدهم فرانسه تثبیت کند.

داستان "مادام کاملیا" درباره مرد جوانی به نام آرمان دووال است که در جامعه بورژواهای فرانسه در قرن نوزدهم رشد کرده است. دووال در ملاقات با دختری به نام مارگریت گوتیه، با نگاه اول عاشق می‌شود. مارگریت به عیاشی و سبکسری بین دیگران معروف است و دووال با عاشق‌شدنش دچار مشکلات مختلفی می‌شود.
دووال پس از ملاقات و افتادن به دام عشق مارگریت، با چندین جدال بین دلدادگی، پول، حسادت، محافظه‌کاری و بیماری‌ومرگ روبرو می‌شود...

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

هیچ‌کدام از مخالفت‌هایی را که به‌عنوان محضردار و دوست مجاز بود بکند، نکرد و به من اطمینان داد که همه کارها را به نحو احسن مرتب خواهد کرد.
به‌طبع سفارش کردم درباره پدرم تا جای ممکن رازداری پیشه کند و رفتم پیش مارگریت که در خانه ژولی دوپرا منتظرم بود، چون ترجیح داده بود به جای اینکه موعظه‌های پرودانس را بشنود آنجا برود.
رفتیم دنبال آپارتمان بگردیم. تمام آپارتمان‌هایی که می‌دیدیم به نظر مارگریت بیش از حد گران بودند و به نظر من بیش از حد ساده.
با این حال، عاقبت توافق کردیم و در یکی از آرام‌ترین محله‌های پاریس، کلاه‌فرنگی کوچکی جدا از ساختمان اصلی اجاره کردیم.
پست این عمارت کوچک، باغی دلفریب گسترده شده بود، باغی که جزئی از خانه بود، محصور به دیوارهایی آن‌قدر بلند که ما را از همسایگانمان جدا کند و آن‌قدر کوتاه که چشم‌اندازمان را محدود نسازد.
بهتر از چیزی بود که انتظار داشتیم.
در اثنایی که به منزلم برمی‌گشتم تا آپارتمانم را پس بدهم، مارگریت نزد مردی کارپرداز می‌رفت که به قول خودش، قبلاً برای یکی از دوستانش همان کاری را کرده بود که حالا مارگریت از او می‌خواست.

این کتاب با ۳۸۴ صفحه، شمارگان ۳ هزار نسخه و قیمت ۴۱ هزار تومان منتشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...