جایزه ادگار که به برترین آثار اسرارآمیز آمریکایی تعلق می گیرد برندگان خود در سال 2011 را معرفی کرد.

به گزارش ایبنا به نقل از پی.آر نیوز، جایزه
ادگار آلن پو که از سوی نویسندگان آثار معمایی آمریکا اهدا می‌شود، در بخش داستانی، غیرداستانی و آثاری که برای تلویزیون نوشته یا تهیه شده‌اند هر سال برندگان خود را انتخاب می‌کند.

این جایزه در بخش بهترین رمان به «هنرمند محبوس» اثر استیو همیلتون، در بخش بهترین رمان اول به روگ آیلند نوشته بروس دسیلوا، در بخش بهترین اثر جلد کاغذی به «آمدن طولانی مدت» اثر رابرت گودار، در بخش بهترین عامل جنایی به «تابلوی نتایج : داستانی از کالج فوتبال، جنایت و تبانی» اثر کن آرمسترانگ و نیک پری، در بخش بهترین بیوگرافی به «چارلی چان: داستان ناگفته بازرس ترسناک و قرار ملاقات او با تاریخ آمریکا»، در بخش بهترین داستان کوتاه به «تصویر بوته‌های یاس» نوشته دوگ آلن، بهترین اثر نوجوانان به «مورد بچه گم شده » اثر دوری هیلشتاد باتلر، در بخش جوانان به «بازجویی گابریل جیمز» اثر چارلی پرایس، در بخش بهترین نمایشنامه به «روانی» اثر سام بوبریک و در بخش بهترین تله نمایشنامه برای تلویزیون به «اپیزود یک » اثر نیل کراس اهدا شد.

جایزه یادبود رابرت فیش هم به «اسکایلر هابز و مرد خرگوشی» رسید.
از سارا پارتسکی هم به عنوان استاد بزرگ تجلیل شد و جایزه کلاغ سیاه نیز به کتاب فروشی سنچریز از ایلینیوز اهدا شد.

این جایزه در شصت و پنجمین جشن اهدای این جوایز در نیویورک به برندگان آن اهدا شد.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...