دشواری‌های زندگی یک سرباز | الف


جایزه‌ی اُ. هنری درحالی‌که یک قرن است به داستان‌های کوتاه انگلیسی‌زبانِ آمریکای شمالی اختصاص دارد، اما در آن می‌توان تنوع ملیتیِ گسترده‌ای را دید. بیشتر نویسندگان منتخب این جایزه به کشورهایی بسیار دورتر از آمریکا تعلق دارند و در داستان‌های آنها رنگ‌وبویی از زادگاه‌شان نیز جاری است. چنین تنوعی در موضوع داستان‌ها نیز دیده می‌شود. یازده داستان برگزیده‌ی سال 1998 این جایزه نیز چنین طیف گسترده‌ای از تنوع را دارند و تجارب نویسندگان آنها در دامنه‌ای از موضوعات فردی و محلی تا اجتماعی و جهان‌شمول قرار گرفته است.

اینجا همه آدم‌ها این‌جوری‌اند هنری

لوری مور، با داستانِ «اینجا همه آدم‌ها این‌جوری‌اند» در این مجموعه حضور دارد. او معمولا با طنزی تندوتیز سراغ موضوعات اجتماعی می‌رود و اتفاقات زندگی روزمره را با اشارات کمیک در هم می‌آمیزد. در این داستان او تجارب پدر و مادری را به تصوی می‌کشد که برای درمان کودک سرطانی خود مجبور به گذراندن چند هفته‌ای در بخش اونکولوژی هستند. فرزند آنها هنوز کاملا زبان باز نکرده و آنها در بدو ورود به بخش بسیار پریشان‌اند. اما ماجراهایی که در این محیط تازه از سر می‌گذرانند شکل متفاوتی از زندگی را برای آنها رقم می‌زند. مور تلاش کرده در این داستان رویه‌ی دیگری از وقایع به ظاهر تلخ زندگی را نشان دهد.

داستان «ایستگاه قطار سمتِ شمال» را سوکتو متا نوشته است. او نویسنده‌ای هندی‌تبار و ساکن نیویورک است که در داستان‌هایش به زندگی آدمها در کشورهای آسیای جنوب شرقی توجهی ویژه دارد. شخصیت‌های او مهاجران کشورهایی آسیایی هستند که تلاش می‌کنند شکل جدیدی از زندگی را در اروپا و آمریکا کشف کنند. داستان «ایستگاه قطار سمتِ شمال»، هم متمرکز بر زندگی یک مهاجر تامیلی در فرانسه است. ابراهیم، شخصیت اصلی این داستان، خانواده‌اش را در ویتنام ترک کرده و به پاریس آمده تا کافه‌ای با غذاهای هندی و تامیلی را بگرداند. ارتباطات او با دوستان اروپایی‌اش و رؤیاهایی که از کشف سرزمین‌های اروپایی در سر دارد، زمینه‌ساز ماجراهایی جذاب در این داستان می‌شود.

رجینالد مک‌نایت، نویسنده آفریقایی تبار آلمانی در داستان «نوسرباز» از دشواری‌هایی که یک سرباز دهه‌ی هفتاد در دوره‌ی آموزش‌اش در نیروی دریایی آمریکا گذرانده، می‌گوید. این دوره گرچه ممکن است به نظر کوتاه بیاید اما برای شخصیت داستانِ «نوسرباز» پر از اتفاقات پرخطر و حیرت‌انگیزی است که به اعتراف خود او، تا پایان عمرش را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند. شخصیت در قالب خاطره، وقایع فراموش‌ناشدنی این دوره از سربازی خود را برای دوستی جوان‌تر از خود روایت می‌کند. در کنار وقایعی که ابعاد شخصی زندگی او را تغییر داده، ماجراهایی در داستان رخ می‌دهند که پرده از بعضی معضلات اجتماعی روز در آمریکا برمی‌دارند.

داستان «چاقو انداز» به برشی از زندگی مردی شعبده‌باز می‌پردازد که تلاش می‌کند با روش‌های خلاقانه‌ی غیرمتعارفی برنامه‌های چاقواندازی خود را تنوع ببخشد. اما در این مسیر طرفداران و مخالفانی بر سر راه‌اش قرار می‌گیرند و او را برای ادامه‌ی کارش به تردید می‌اندازند. استیون میلاوسر این داستان را در فضایی نیویورکی که کاملا به آن آشنایی دارد نوشته است. او دست خود را در موضوع شعبده در عرصه‌ی داستان‌ و نیز فیلم‌نامه‌نویسی بسیار آزموده است و این داستان تجربه‌ی متفاوتی از اوست که نگاهی پرچالش به شغل شعبده‌بازی دارد.

در داستان «رتیل» نوشته‌ی تام جونز، نویسنده‌ی فقید آمریکایی، شکلی متفاوت از گروتسک مدرن دیده می‌شود. در این داستان مدیر یک مدرسه که جاه‌طلبی‌های دست‌نیافتنی در سر دارد، به وجود رتیلی برای توجیه موجودیت خود نیاز پیدا می‌کند. اطرافیان از این وابستگی حیاتی او سوءاستفاده می‌کنند و کشمکش‌هایی جذاب در این رویارویی خلق می‌شود.

داستان‌های «لجن‌خواری»، «وینکی» و «من ‌و دشمنم» حول محور روابط انسانی شکل می‌گیرند. در این داستان‌ها آدم‌ها تلاش می‌کنند با تنهاییِ عصر انقلاب تکنولوژی، به نحوی کنار بیایند. کارولین کوک در داستان «لجن‌خواری» از منظر یک دختر نوجوان به مسائل ارتباطی نزدیک می‌شود. کوک سعی می‌کند هرزه‌گویی میان شخصیت‌ها را که حاکی از خشم افسارگسیخته‌ی آنهاست، به تصویر بکشد. در داستان «وینکی» جورج ساندرز سراغ بحران‌های مرتبط با همدلی در دنیای امروز می‌پردازد. «من‌ و دشمنم» به قلم کارن ئولر به تعریف غریبه و مبحث غربت در قالب اتفاقاتی پرهیجان در زندگی زنی شاغل در یک شرکت تجاری می‌پردازد. تنهایی‌ها و تقلای او برای دوستی و همراهی با آدم‌های دیگر با چالش‌های بسیاری همراه است.

اما در این کتاب دو داستان با درونمایه‌ی ناتورالیستی نیز گنجانده شده‌اند. در داستان «شامپانزه‌های منطقه وایومینگ» نوشته‌ی دان سانسانلا، قصه‌ی مردی روایت می‌شود که با دو میمون به سفری پرماجرا برای یافتن برادر خویش می‌رود. واقعیاتی که از زندگی در منطقه‌ای بیابانی در دل آمریکا ترسیم می‌شود، در کنار شخصیت متفاوت مرد و رفتاری که با میمون‌ها دارد تأمل‌برانگیز است. در «افسانه‌های خرس‌ها» موضوع بی‌رحمی انسان با طبیعت مورد توجه قرار گرفته است. ریک بس نویسنده این داستان به معضلی که به شکلی روزافزون در حال گسترش است با وقایعی پرتب‌وتاب می‌پردازد.

داستان «رهایی» حکایت جنگی میان سربازان بریتانیایی و اقوامی در قلب آفریقا را در قرن نوزدهم میلادی نقل می‌کند. چالش‌های ارتباطی میان انسان‌هایی که رودروی هم قرار گرفته‌اند در این داستان شایان توجه است. پیتر هو دیویز جنگ را به عنوان زبانی درنظر می‌گیرد که در کنار انتقال معنای خشم و خروش، به برخی صفات متعالی انسانی هم می‌توان در آن رسید. 

در یک چشم‌انداز کلی، مجموعه «این‌جا همه آدم‌ها این‌جوری‌اند» یکی از متنوع‌ترین مجموعه‌های منتخب جایزه اُ. هنری است که طیف متنوعی از نویسندگان با رویکردهای متفاوت در فرم و محتوای داستانی را گرد هم آورده است و از این رو می‌تواند برآورنده‌ی انتظارات جمع گسترده‌تری از علاقمندان به داستان کوتاه عصر حاضر باشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...