ششمین چاپ نشر بان از رمان «وجدان زنو» [Zeno's Conscience] ایتالو اسووو [Italo Svevo] و ترجمه مرتضی کلانتریان منتشر شد. اسووو تاجر ثروتمندی بود که رمان می‌نوشت و در این اثر او چکیده اندیشه شوپنهاور قابل مشاهده است.

«وجدان زنو» [Zeno's Conscience] ایتالو اسووو [Italo Svevo]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر بان ششمین چاپ خود از رمان «وجدان زنو» اثر ایتالو اسوِوو و ترجمه زنده‌یاد مرتضی کلانتریان را با شمارگان ۵۵۰ نسخه، ۵۳۶ صفحه و بهای ۱۳۵ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پنجم این کتاب پاییز ۱۳۹۹ با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و بهای ۹۰ هزار تومان منتشر شده بود.

چاپ نخست و دوم این ناشر از «وجدان زنو» سال ۹۷ در هر نوبت با شمارگان ۱۰۰ نسخه و بهای ۶۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود. ترجمه کلانتریان از این رمان برای نخستین بار سال ۱۳۶۳ توسط نشر آگاه روانه بازار نشر شد.

ایتالو اسوِوو (Italo Svevo) نام مستعار اتوره اشمیتز است. او در سال ۱۸۶۱ در تریست ایتالیا متولد می‌شود و در سپتامبر ۱۹۲۸ در تصادف اتومبیل از دنیا می‌رود. اسوِوو سهامدار یکی از بزرگترین شرکت‌های صنعتی ایتالیا و تاجر ثروتمندی بود. فراغت از کار تجاری گهگاهی به او امکان می‌دهد که به نویسندگی بپردازد.

اسوِوو در ظرف سی سال کار نویسندگی، سه رمان منتشر می‌کند: یک زندگی (Una Vita, 1892)، سالخوردگی (Senilità, 1898) و بعد از یک سکوت ۲۵ ساله که بی‌شک ناشی از عدم موفقیت این دو رمان بود، وجدان زنو (La cosienza di Zeno,1923). این‌بار اقبال رو می‌آورد و کتاب شهرت جهانی پیدا می‌کند و نویسندگانی چون جیمز جویس، والری لاربو، بنژامین کرمیو و دیگران به تفصیل از آن تجلیل می‌کنند. جویس که مدتی معلم زبان انگلیسی اسوِوو بود، پس از مطالعه این رمان آن را شاهکار خواند.

اسووو این کتاب را تحت تاثیر اندیشه‌های شوپنهاور نوشته است که معتقد است اگر به کل هستی بشری بنگریم جز تراژدی چیزی در آن نخواهیم یافت، در حالی که اگر به جزئیات آن توجه کنیم طنز و کمدی را جلوه‌گر می‌یابیم. در این کتاب نیز همین دو جنبه زندگی انسان به نحو استادانه‌ای ترسیم شده است.

«زنو» نیز مانندِ شوپنهاور معتقد است درد و رنج بخش اساسی زندگی بشری است و راه‌یافتن به خوشبختی محال است. شوپنهاور باور دارد که زندگی بین درد و ملال در نوسان است و زنو نیز همین امر را تجربه می‌کند. اندیشه مرگ دست از گریبان زنو برنمی‌دارد و او بر این عقیده است که زندگی مبارزه بیهوده‌ای است که در آن سرانجام برد با مرگ خواهد بود.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...