سرانجام قرار است کتاب‌های جی.دی سالینجر به صورت دیجیتال در دسترس قرار بگیرند.

به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، «لیتل براون» ناشر قدیمی آثار سالینجر اعلام کرد ۴ کتاب این نویسنده فقید به صورت دیجیتال در دسترس قرار می‌گیرند.

«ناتور دشت» از جمله آثار وی است که دیجیتالی می‌شود و به صورت کتاب الکترونیک قابل استفاده خواهد بود.

این نخستین باری خواهد بود که اثری از سالینجر به صورتی غیر از چاپی در دسترس مخاطبانش قرار می‌گیرد.

پسر این نویسنده یعنی مت سالینجر تایید کرد نسخه دیجیتال کتاب‌های پدرش به دلیل اینکه بسیاری از کتاب‌خوان‌ها از کتاب‌های الکترونیکی استفاده می‌کنند و در ضمن برای افراد با ناتوانی جسمی نیز استفاده از این کتاب‌ها راحت‌تر است، تهیه می‌شود.

وی افزود: شاید تنها چند مورد وجود داشته باشد که پدرم بیشتر از تجربه کتابخوانی چاپی در عمرش دوست می‌داشت، اما او عاشق طرفدارانش هم بود و این فقط شامل حال «کتابخوانان ایده‌ال شخصی» که خودش درباره‌شان نوشته بود نمی‌شود، بلکه همه را دربرمی‌گیرد.

علاه بر «ناتور دشت» قرار است «۹ داستان»، «فرانی و زویی» و « تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران و سیمور: پیشگفتار» هم به صورت الکترونیک منتشر شود.

در مرکز داستان‌های سالینجر خانواده گلَس جای دارند و او در کتاب‌های مختلفش آنها را معرفی کرده است. خانواده‌ای با هفت بچه که بزرگ‌ترین برادر، مرشد دیگران است و او شخصیتی است به نام سیمور. سیمور ابتدا با اشاره کوچکی در یکی از داستان‌های کوتاه با نام «یک روز خوش برای موزماهی» در کتاب «۹ داستان» حضور می‌یابد و همان‌جا پس از گفت‌وگو با دختری کوچک به اتاق خود می‌رود و خودکشی می‌کند.

در «فرانی و زویی» نیز اشاره‌هایی به این شخصیت می‌شود. در کتاب «تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران و سیمور: پیشگفتار»، بادی پسر دوم خانواده، شروع به معرفی سیمور می‌کند.

سالینجر ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰ در محل زندگی‌اش در شهر کوچک کورنیش در نیوهمپشایر درگذشت.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...