«زندگی‌نامه امیلی برونته: جانِ آزاده» [a chainless soul: a life of emily bronte] نوشته کاترین فرانک [Katherine Frank] با ترجمه فیروزان زهادی به چاپ سوم رسید.

زندگی‌نامه امیلی برونته: جانِ آزاده» [a chainless soul: a life of emily bronte] نوشته کاترین فرانک [Katherine Frank]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، «زندگی‌نامه امیلی برونته: جانِ آزاده» نوشته کاترین فرانک با ترجمه فیروزان زهادی از سوی نشر فرزان روز به چاپ سوم رسید.

در این کتاب پس از بخش معرفی نویسنده و مقاله‌ای از ویرجینیا وولف درباره «بلندی‌های بادگیر» اثر امیلی برونته، این فصل‌ها را می‌خوانیم: «موسم بذرافشانی»، «خانواده‌ای کوچک اما شیرین و نازنین»، «بافه هوای آفتابی»، «گوندال»، «ضربه‌های گرسنگی»، «خانم معلم‌ها»، «دریای حائل»، «بروکسل»، «بازگشت به گوندال»، «آسوده و بی‌غم»، «الیس بل»، «زندانی که در هم شکست»، «سرانجام» و یادداشت‌ها.

«جانِ آزاده» کتابی است که روزنامه نیویورک دیلی‌نیوز آن را چیزی در حد یک اثر کامل توصیف کرده است.

در پشت جلد کتاب چنین می‌خوانیم:

«امیلی در طول عمرش، با هیچ مردی جز پدر و برادرش هم صحبت نشد. حال آن‌که در مقایسه با شارلوت، از تب و تاب شورانگیز عشق و آن دل‌مشغولی، بی‌قراری، حس حسادت و احساس تملک که به عشق ابعادی در حد یک نوع رنج و محنت افلاکی می‌بخشد، درکِ به مراتب عمیق‌تری داشت.»

این کتاب در ۵۳۳ صفحه و با قیمت ۹۰ هزار تومان منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...