«فرمانده در سایه»؛ روایتی مستند از زندگی شهید حزب الله لبنان، عماد مغنیه به کوشش وحید خضاب، توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ پنجم رسید.

فرمانده در سایه عماد مغنیه  وحید خضاب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، اگر با نگاهی منصفانه به تاریخ مقاومت اسلامی معاصر نگاه کنیم و بخواهیم اثرگذارترین فرمانده مقاومت را انتخاب کنیم، یکی از درست‌ترین گزینه ها، شهید عماد مغنیه (حاج رضوان) خواهد بود، کسی که ابعاد مختلف زندگانی جهادی او به قدری عمیق، اثربخش، تعیین‌کننده و مملو از نبوغ بوده که انسان گاهی گمان می‌کند با افسانه روبروست، افسانه‌ای حقیقی و حقیقتی اسطوره‌ای. با این وجود اما تعداد بسیار معدودی کتاب درباره این شخصیت تولید شده است.

این کتاب قطعا «بهترین کتاب»، یا «اثر ایده‌آل» دربارۀ حاج رضوان نیست و شخصیت والا و فعالیت‌های جهادی‌اش چنان است که اگر سال‌های سال هم دربارۀ آن نوشته شود (و کسانی که حاج رضوان را می‌شناختند، خاطراتشان از او و فعالیت‌هایش را قلمی کنند) هنوز جای کار باقی می‌مانَد، اما در هر حال، با توجه به آثار موجود دربارۀ حاج رضوان، این کتاب را می‌توان گام کوچکی در راستای شناختن و شناساندن ابرمرد جهادی معاصر به شمار آورد.

در بخشی از کتاب میخوانیم: حاج عماد همۀ این ماموریت‌ها را با مخفی‌کاری کامل پیش می‌برد. تا جایی که حتی شخصا از سید حسن نصرالله درخواست کرد که وجود شخصی به اسم عماد مغنیه در ساختار حزب‌الله را تکذیب کند. و واقعا یک بار، در یکی از مصاحبه‌های قدیمی، از سید حسن دربارۀ مغنیه سوال کردند. اتفاقا خود حاج عماد داشت مصاحبه را می‌دید. لبخندی زد و [به کسانی که کنارش بودند] گفت: «ان شاء الله سید توی جواب گیر نکند.» سید هم [طبق همان توصیۀ امنیتی حاج عماد] جواب داد: «ما کسی به این نام نداریم.» یک روز پسرش مصطفی از او پرسید: «اگر حزب‌الله بعد از شهادتت برایت اعلامیۀ شهادت صادر نکند و تو را به عنوان عضو رسمی‌اش معرفی نکند چه؟» جواب داد: «من از کسی چنین انتظاری ندارم. اگر مصلحتی ببیند که این کار را نکنند، هیچ مشکلی نیست.»

چاپ پنجم کتاب «فرمانده در سایه»؛ روایت زندگی اثر گذار ترین فرمانده مقاومت، شهید عماد مغنیه به کوشش وحید خضاب در قطع رقعی و ۱۸۴ صفحه، توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

................ هر روز با کتاب ...............

درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...