رمان "سالهای سگی" نوشته ماریو بارگاس یوسا برنده نوبل ادبیات سال 2010 با ترجمه احمد گلشیری برای چهارمین‌بار از سوی موسسه انتشارات نگاه منتشر شد.

به گزارش مهر، یوسا در این رمان در پرداخت هر رویداد، هویت واقعی یکی از آدمهای اصلی را تا لحظه آخر پنهان نگاه می‌دارد و شعاعهای چند لایه بر واقعیت می‌تاباند زیرا معتقد است که رمان نسبت به تعداد سطوح واقعیتی که مطرح می‌کند بزرگتر و جامع‌تر ارائه می‌شود.

نویسنده در این کتاب شیوه نظامی آمریکایی را مورد حمله قرار می‌دهد و عنوان می‌کند که بین جنگی که در یک منطقه جغرافیایی روی می‌دهد با جنگ درونی جامعه ارتباطی برقرار است؛ یوسا در این رمان این تشابهات را به تصویر می‌کشد.

در "ْسالهای سگی" می‌خوانیم: می‌توانست تنهایی و تحقیری را که از کودکی با آن اخت شده بود و تنها روحش را زخمی کرده بود تحمل کند. اما آنچه برایش تحمل ناپذیر بود این بازداشت، این زندانی شدن، این تنهایی بی‌مرزی بود که انتخاب نکرده بود و همچون ژاکتی تنگ بر او تحمیل شده بود.

یکی از بن مایه‌های این رمان خشونت است. به گمان یوسا در جوامعی که پایه آن بر بی‌عدالتی استوار است، نه تنها مجالی برای گفتگو و بحث و مناظره در میان نیست بلکه هیچ مجرایی برای ایجاد ارتباط انسانی نیز وجود ندارد.

کتاب "سالهای سگی" با شمارگان 3000 نسخه در 559 صفحه تومان منتشر شده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...