انتشارات کانون پرورش فکری همزمان با آغاز هفته کتاب و کتابخوانی، شش عنوان از آثار پرمخاطب خود را در قالب کتاب بریل منتشر کرد.

هیچ‌کس جرأتش را ندارد حمیدرضا شاه‌آبادی لبخندی برای سوفیا محمدرضا مرزوقی جزیره‌ بی‌تربیت‌ها

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، شش عنوان کتاب‌ پرمخاطبِ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همزمان با هفته کتاب و کتاب‌خوانی به خط بریل منتشر شد. کودکان و نوجوانان نابینا می‌توانند این آثار را در قالب 17 عنوان کتاب بریل مطالعه کنند.

«هیچ‌کس جرأتش را ندارد» به نویسندگی حمیدرضا شاه‌آبادی و «لبخندی برای سوفیا» نوشته محمدرضا مرزوقی هر دو از مجموعه «رمان نوجوان امروز» به ترتیب در سه جلد و چهار جلد به دست مخاطبان رسیده است.

همچنین رمان قدیمی و پرخواننده «بابای شب» به نویسندگی ماریا گریپه و ترجمه پوران صلح‌کل در سه جلد برای نوجوانان با نیازهای ویژه منتشر شده است.

کتاب طنز «جزیره‌ بی‌تربیت‌ها»ی 3، 4 و 5 به نویسندگی شهرام شفیعی از دیگر کتاب‌های کانون هستند که در مجموع در هفت جلد به زبان بریل به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...