در گوشه‌ای وحشی و فلاکت‌بار از ناحیه آبروتسی، چند خانواده از دیرباز صاحب زمین‌اند که یگانه شکل ثروت است. این خانواده‌ها از راه خشونت و ریا و با همکاری حکومتهای پی در پی، طی قرون و اعصار، استیلای خود را بر کشاورزان فقیر، یعنی «کافونی»ها که طبقه‌ای جدا را تشکیل می‌دهند، حفظ کرده‌اند.

یک مشت تمشک  | اینیاتسیو سیلونه
یک مشت تمشک
[Una manciata di more]. (A Handful of Blackberries) رمانی از اینیاتسیو سیلونه (1) (نام مستعار سگوندو ترانکویلی (2)، (1900-1978)،‌ نویسنده ایتالیایی، که در 1952 انتشار یافت. از همان صفحات اول خواننده حال وهوای سوزان فونتامارا، نان و شراب و دانه زیر برف را بازمی‌یابد. در گوشه‌ای وحشی و فلاکت‌بار از ناحیه آبروتسی (3)، چند خانواده از دیرباز صاحب زمین‌اند که یگانه شکل ثروت است. این خانواده‌ها از راه خشونت و ریا و با همکاری حکومتهای پی در پی، طی قرون و اعصار، استیلای خود را بر کشاورزان فقیر، یعنی «کافونی»(4)ها که طبقه‌ای جدا را تشکیل می‌دهند، حفظ کرده‌اند. نویسنده از زبان یکی از کافونیها سخن می‌گوید و بی‌هیچ مصالحه‌ای به توصیف آنان می‌پردازد. نادان و معیوبشان می‌نامد؛ اما نه به گونه‌ای غیرفعال، زیرا هریک از کافونیها احساس مصرانه حق و حقوق و نوعی یقین مذهبی را در خود حفظ کرده است که روزی عدالت ظاهر خواهد شد. اگرچه در رمانهای قبلی و در جنوبی ایتالیایی که نویسنده گرامی می‌دارد، حزب «جادوگر بزرگ» و آرمان‌گراهای همواره سخت وابسته به آزادی به مقابله با یکدیگر برمی‌خاستند. در یک مشت تمشک، درست پس از آزادی حزب که از مرحله مبارزه پنهانی و تحت ستم بودن، خود ستمکار شده است و در مقابل مردانی دلباخته راستی، آزادی و احترام به شرف انسانی قرار می‌گیرد. درام در جایی گره می‌خورد که بعضی از اعضای حزب،  ناگزیر می‌شوند از علت وجودی خود در زمان مبارزه با فاشیسم دل برکنند. همان نوع تشویش معنوی موجود در نان و شراب در این کتاب نیز جریان دارد تا در صفحه آخر، مبدل به ایمان یا لااقل امید به دخالتی برتر در جریان حوادث انسانی شود.

صفیه اصفیا (روحی) . فرهنگ آثار. سروش

1.Ignazio Silone 2.Secondo Tranquilli 3.Abruzzi 4.Cafoni

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...