مترجم کتاب «دوست ابدی من» گفت: ژانر وحشت بستر مناسبی است برای پردازش و اجرای قصه‌هایی با درون‌مایه‌هایی عمیق برای نوجوانان. در این بستر، مخاطب نوجوان در پس قصه‌ای جذاب به مفاهیم عمیق‌تری دست پیدا می‌کند.

دوست ابدی من» [Best Friends Forever] پی. جی. نایت [P.J. Night]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان «دوست ابدی من» [Best Friends Forever] نوشته پی. جی. نایت [P.J. Night] با ترجمه‌ای از مائده مرتضوی به همت کتاب چ (کتاب کودک و نوجوان نشر چشمه) منتشر شد. این کتاب نخستین جلد از مجموعه «شب دلهره» است که در ژانر وحشت برای نوجوانان منتشر شده است.

داستان از جایی شروع می‌شود که کَتی برای فرار از تنهایی سعی می‌کند با دختر تازه‌واردی به نام ویتنی دوست شود. کَتی از رفتارهای عجیب و غریب ویتنی متعجب است؛ اما دوست ندارد فرصت دوستی را از دست دهد، بنابراین به دعوت مهمانی شبانه ویتنی جواب مثبت می‌دهد و با شروع مهمانی هیجان، ترس و وحشت وارد داستان می‌شود.

مائده مرتضوی، مترجم این اثر درباره «دوست ابدی من» گفت: دوست ابدی من» بیش از هرچیز دیگری داستان رفاقت است و اعتماد. درون‌مایه این رمان همین است؛ اما در قالب ژانر وحشت. ژانر وحشت بستر مناسبی است برای پردازش و اجرای قصه‌هایی با درون‌مایه‌هایی عمیق برای نوجوانان. در این بستر، مخاطب نوجوان در پس قصه‌ای جذاب به مفاهیم عمیق‌تری دست پیدا می‌کند.

این مترجم با بیان این‌که «دوست ابدی من» رمانی است از مجموعه‌ای به نام «مهمانی خواب» که به نام «شب دلهره» در کتاب چ منتشر شده است، افزود: در این رمان‌ها هربار دوستانی دور هم جمع می‌شوند و در شبی که قرار است تا صبح کنار هم بگذرانند، اتفاق عجیب و غریبی می‌افتد. در این رمان دو همکلاسی داستان را رقم می‌زنند؛ ‌دو دختر نوجوان تنها.

وی افزود: کتی، قهرمان رمان دختری است که تنها دوستش که از قضا همسایه‌شان هم بوده و از کودکی با او بزرگ شده به شهر و ایالت بزرگ‌تری مهاجرت می‌کند و کتی مجبور می‌شود برای فرار از تنهایی به دامان دوستی پناه ببرد که زیاد او را نمی‌شناسد. همین عدم شناخت کافی باعث ایجاد مشکلاتی برای این دختر نوجوان می‌شود و در انتها پایان تلخ و عجیب و غریب رمان را رقم می‌زند.

نویسنده کتاب «کابوس‌های درخت پرتقال» اظهار کرد: پی.جی.نایت نویسنده این مجموعه در هر کدام از این رمان‌ها با توجه به مسائلی نظیر بلوغ، نژاد، مهاجرت و همین‌طور مسائل روانشناختی داستانی آفریده که در پس قصه ترسناک و جذاب خود مفاهیم عمیق‌تری را به مخاطب نوجوان خود پیشکش می‌کند.

در پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «از وقتی بهترین دوست کتی از شهر رفته او غمگین و افسرده شده است. بعد از مدتی دختر تازه‌ای به نام ویتنی به مدرسه‌شان می‌آید. ویتنی اصرار دارد بهترین دوست کتی باشد و او را به مهمانی خواب دعوت می‌کند. به نظر کتی ویتنی کمی عجیب است، بااین‌حال تصمیم می‌گیرد به مهمانی برود. وگرنه چطور می‌تواند دوست جدیدی پیدا کند؟ ویتنی یک کلکسیون عروسک دارد که مرموز و ترسناک به نظر می‌رسند. آن شب اتفاقات عجیبی در خانه‌ی ویتنی می‌افتد و کتی احساس می‌کند عروسک‌ها می‌خواهند راز بزرگی را به او بگویند. اما مگر عروسک می‌تواند حرف بزند؟!»

کتاب «دوست ابدی من» نوشته پی. جی. نایت با ترجمه مائده مرتضوی در 154 صفحه، در قطع رقعی، جلد شومیز و به بهای 45 هزار تومان از سوی کتاب چ (کتاب کودک‌ونوجوان نشر چشمه) راهی کتاب‌فروشی‌ها شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...