ایرنا- چاپ دوم «کارآگاه دهکده» با شش داستان کارآگاهی و پلیسی که با هم یک رمان را تشکیل داده‌اند منتشر شد.

کارآگاه دهکده را احمد اخوت ترجمه کرده و این بار به سراغ ۶ داستان از ویلیام فاکنر رفته است. این داستان‌ها در مجموعه ترفند شوالیه [Knight's gambit,2011] منتشر شده است. این داستان‌ها گرچه به هم پیوسته‌اند و یک رمان را شکل می‌دهند، اما هر یک به‌ تنهایی هویت مستقل خود را دارند. این داستان‌ها عبارتند از مو، دود، تارک دنیا، دستی روی آب ها، فردا و شب غلط بنماید.

در این میان داستان مو که در سال ۱۹۳۱  یعنی سالی که از نظر کاری برای فاکنر بسیار پر بار بود نوشته است، از جذابیت بیشتری برای خواننده برخوردار است. این داستان یک داستان معمایی است که شباهت هایی هم با داستان گل سرخی برای امیلی دارد که از داستان های معمایی فاکنر محسوب می‌شود.

مو  فصل آغازین داستان‌های مجموعه کارآگاه دهکده و اولین داستانی است که در آن، گاوین استیونز در نوشته‌های فاکنر حضور پیدا می‌کند. این شخصیت یک وکیل - کارآگاه است.

داستان‌های مربوط به استیونز از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۹ ادامه یافت و این شخصیت از ۲۸ سالگی تا ۵۰ سالگی‌اش در داستان‌های فاکنر زندگی کرده است.

گاوین استیونز در اصل تجسم ذهن زیبایی پرداز و روایتگر فاکنر از زندگی و شخصیت دوست صمیمی‌اش فیل استون است. استیون  وکیل دعاویِ فرهیخته‌ای بود که زندگی فاکنر بشدت تحت تاثیر او بود.

شخصیت گاوین استیونز در ۱۳ اثر ویلیام فاکنر حضور دارد؛ ۶ رمان و ۷ داستان کوتاه. اخوت پیش از شروع متن داستان‌های مجموعه کارآگاه دهکده، ۴ مطلب توضیحی نوشته که با عناوین «در آستانه کتاب»، «فیل استونِ فاکنر»، «سالشمار زندگی گاوین استیونز» و «آثاری که گاوین استیونز در آن‌ها حضور دارد» چاپ شده‌اند. در مقدمه آخر می‌خوانیم: شکوه دنیای هنر را ببینید که استیونزی که تا سال ۱۹۵۹ هیچ خبری از او نیست گویی در بیزمانی و در همه جا حضور دارد.

در بخشی از مقدمه هم آمده است: هر یاد، یادهای دیگری را در من زنده می کند. می گویم کارآگاه دهکده یاد داستان پزشک دهکده میافتم. یادها همیشه هستند.

در این داستان ها می خوانیم:

در مغازه هیچ‌وقت کسی جلوی هاک‌شاو درباره‌ی این دختره، سوزان حرفی نمی‌زد. قشنگ صبر می‌کردند آنجا نباشد بعد حرف را شروع کنند،‌ مثلاً برود برای ناهار یا به یکی از مرخصی‌های دوهفته‌ای‌اش در ماه آوریل که بالاخره کسی سر در نیاورد کجا و چرا می‌رفت و کی را می‌دید.

چاپ دوم کارآگاه دهکده با ترجمه‌ احمد اخوت توسط نشر افق در ۲۱۷ صفحه و شمارگان یک‌هزار و ۱۰۰ نسخه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...