پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی با موضوع «مواجهه انسان معاصر با عاشورا» دوشنبه شب با معرفی افراد برگزیده به کار خود پایان داد.

پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی

اسامی برگزیدگان پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی:

بخش داستان کوتاه:
«مهمان‌های عجیب» اثر سیدمیثم موسویان از همدان
«نخل بند» اثر فائزه چشمه‌سنگی از مشهد مقدس

بخش روایت:
«دست‌ها» اثر سبا نمکی از قم
«مختک» اثر فروغ زال از تهران

شایسته تقدیر در بخش داستان کوتاه:
«شش» اثر عباس مطیع از اصفهان

تقدیر ویژه هیئت داوران:
«رمان ده‌تن» اثر حمید بابایی

در پایان این مراسم از کتاب مجموعه آثار سوگواره ملی روضه‌های داستانی رونمایی به عمل آمد.

یادآور می‌شود سوگواره روضه‌های داستانی، از سال ۱۳۹۹ به صورت استانی به همت واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری قم، فراخوان خود را اعلام کرد. در فروردین ۱۴۰۳ پنجمین فراخوان این سوگواره در سطح ملی و در دو بخش داستان کوتاه و روایت اعلام گردید. موضوع این دوره از سوگواره نیز «مواجهه انسان معاصر با عاشورا» تعریف شد.

دبیرخانه این سوگواره شاهد ارسال ۵۰ اثر در سال ۱۳۹۹، ۶۰ اثر در سال ۱۴۰۰، ۷۵ اثر در سال ۱۴۰۱، ۱۳۰ اثر در سال ۱۴۰۲ و ۴۰۰ اثر در سال ۱۴۰۳ بوده است.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...