پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی با موضوع «مواجهه انسان معاصر با عاشورا» دوشنبه شب با معرفی افراد برگزیده به کار خود پایان داد.

پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی

اسامی برگزیدگان پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی:

بخش داستان کوتاه:
«مهمان‌های عجیب» اثر سیدمیثم موسویان از همدان
«نخل بند» اثر فائزه چشمه‌سنگی از مشهد مقدس

بخش روایت:
«دست‌ها» اثر سبا نمکی از قم
«مختک» اثر فروغ زال از تهران

شایسته تقدیر در بخش داستان کوتاه:
«شش» اثر عباس مطیع از اصفهان

تقدیر ویژه هیئت داوران:
«رمان ده‌تن» اثر حمید بابایی

در پایان این مراسم از کتاب مجموعه آثار سوگواره ملی روضه‌های داستانی رونمایی به عمل آمد.

یادآور می‌شود سوگواره روضه‌های داستانی، از سال ۱۳۹۹ به صورت استانی به همت واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری قم، فراخوان خود را اعلام کرد. در فروردین ۱۴۰۳ پنجمین فراخوان این سوگواره در سطح ملی و در دو بخش داستان کوتاه و روایت اعلام گردید. موضوع این دوره از سوگواره نیز «مواجهه انسان معاصر با عاشورا» تعریف شد.

دبیرخانه این سوگواره شاهد ارسال ۵۰ اثر در سال ۱۳۹۹، ۶۰ اثر در سال ۱۴۰۰، ۷۵ اثر در سال ۱۴۰۱، ۱۳۰ اثر در سال ۱۴۰۲ و ۴۰۰ اثر در سال ۱۴۰۳ بوده است.

................ هر روز با کتاب ................

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...