پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی با موضوع «مواجهه انسان معاصر با عاشورا» دوشنبه شب با معرفی افراد برگزیده به کار خود پایان داد.

پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی

اسامی برگزیدگان پنجمین سوگواره ملی روضه‌های داستانی:

بخش داستان کوتاه:
«مهمان‌های عجیب» اثر سیدمیثم موسویان از همدان
«نخل بند» اثر فائزه چشمه‌سنگی از مشهد مقدس

بخش روایت:
«دست‌ها» اثر سبا نمکی از قم
«مختک» اثر فروغ زال از تهران

شایسته تقدیر در بخش داستان کوتاه:
«شش» اثر عباس مطیع از اصفهان

تقدیر ویژه هیئت داوران:
«رمان ده‌تن» اثر حمید بابایی

در پایان این مراسم از کتاب مجموعه آثار سوگواره ملی روضه‌های داستانی رونمایی به عمل آمد.

یادآور می‌شود سوگواره روضه‌های داستانی، از سال ۱۳۹۹ به صورت استانی به همت واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری قم، فراخوان خود را اعلام کرد. در فروردین ۱۴۰۳ پنجمین فراخوان این سوگواره در سطح ملی و در دو بخش داستان کوتاه و روایت اعلام گردید. موضوع این دوره از سوگواره نیز «مواجهه انسان معاصر با عاشورا» تعریف شد.

دبیرخانه این سوگواره شاهد ارسال ۵۰ اثر در سال ۱۳۹۹، ۶۰ اثر در سال ۱۴۰۰، ۷۵ اثر در سال ۱۴۰۱، ۱۳۰ اثر در سال ۱۴۰۲ و ۴۰۰ اثر در سال ۱۴۰۳ بوده است.

................ هر روز با کتاب ................

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...