شورای کتاب کودک، در میان نویسندگان و شاعران ایرانی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، احمدرضا احمدی را برای جایزه «هانس کریستین آندرسن» در سال 2010 کاندیدا کرد؛ این جایزه به «نوبل ادبیات کودکان» یا «نوبل کوچک» معروف است.

به گزارش فارس، این جایزه هر دو سال به یک نویسنده و یک تصویرگر اهدا می‌شود. از ایران تا کنون تنها فرشید مثقالی در سال 1353 این جایزه را دریافت کرده است.

در سال‌های گذشته هوشنگ مرادی کرمانی،‌ محمدرضا یوسفی و محمدهادی محمدی نیز از ایران کاندیداهای این جایزه بوده‌اند. دستیابی به این جایزه در رقابتی بسیار فشرده و سنگین و گاه پایاپای صورت می‌گیرد.

تا کنون نویسندگان کشورهای اروپایی به علت سطح پیشرفته داستان‌نویسی و تصویرگری، بیشترین برندگان این جایزه بوده‌اند. در آندرسن 2008 روبرتو اینوچنتی از ایتالیا و یورگ شوبیگر از سوئیس برنده این جایزه بزرگ شدند.  برندگان این جایزه از سوی هیئت داوران بین‌المللی برگزیده می‌شوند و جایزه به مجموعه آثار یک نویسنده یا تصویرگر اهدا می‌شود.
یکی از معیارهای گزینش برندگان داشتن سهم جاودان در ادبیات کودکان جهان و تأثیرگذاری آن‌ها در عرصه ملی ادبیات کودکان است.

رییس هیئت داوران بین‌المللی این جایزه در سال 2008 زهره قایینی از ایران بوده است که برای سال 2010 نیز بار دیگر از سوی هیئت مدیره دفتر بین‌المللی ادبیات کودکان به این سمت برگزیده شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...