کتاب «چه فکر خوبی!» نوشته نرجس محمدی در فهرست کتاب‌های فارسی‌زبان منتخب دولت ایالت ویکتوریا برای مدارس و کتابخانه‌ها قرار گرفت.

چه فکر خوبی! نرجس محمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دولت ایالت ویکتوریا به پیشنهاد کتابفروشی ایوان، تنها کتابفروشی مستقل فارسی‌زبان در استرالیا، فهرستی از کتاب‌های ادبیات فارسی‌ و ترجمه‌ فارسی ادبیات کلاسیک جهان مناسب برای معرفی در مدارس و کتابخانه‌های این ایالت را تهیه و تصویب کرده که نام کتاب «چه فکر خوبی!» در این فهرست دیده می‌شود.

کتاب «چه فکر خوبی!» آبان‌ماه سال ۹۸ چاپ و منتخب دوسالانه‌ نمایشگاه COW اوکراین شد. هم‌چنین به مرحله‌ دوم داوری سومین دوره‌ جایزه‌ی بین‌المللی کتاب‌های تصویری لیتل هاکای چین راه یافت.

چه فکر خوبی!» نوشته نرجس محمدی

جامعه‌ فارسی‌زبان استرالیا با پیشنهاد و پیگیری کتابفروشی ایوان از طریق «پویش عطرِ نرگس رقصِ باد» تلاش دارد زبان فارسی را به‌عنوان زبان دوم به سرفصل‌های آموزشی مدارس این‌کشور وارد کند که در ابتدای این‌مسیر کتاب «چه فکر خوبی!» برای معرفی در این مدارس انتخاب شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...