همایش روز ملی عطار نیشابوری 25 فروردین ماه با پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حضور اندیشمندان و عطارشناسان در نیشابور و 20کشور جهان برگزار می‌شود.

محمدمهدی مژدی، دبیر اجرایی همایش و رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور گفت: همایش روز ملی عطار نیشابوری 25 فروردین ماه با حضور شخصیت ها و عطارشناسان و اندیشمندان در نیشابور برگزار خواهد شد.

وی افزود: با برنامه ریزی به عمل آمده امسال که بنا به نام‌گذاری سازمان یونسکو، سال مولانا نامگذاری شده و با توجه به این که مولوی در 5سالگی به خدمت شیخ عطار رسیده است، با برپایی همایش علمی پژوهشی (از عطار تا مولانا) به تمام ابعاد محققانه این شاعر و عارف بزرگ ایران زمین پرداخته می‌شود.

مژدی اظهار کرد: برنامه‌های 25 فروردین ماه با به صدا درآمدن «زنگ عرفان» در تمام مدارس استان آغاز و سپس همایش علمی اندیشمندان و محققان علم و ادب و عرفان با حضور استادانی همچون دکتر جلال الدین کزازی، دکتر رضا انزابی نژاد، دکتر محمود اسعدی و دکتر آفاق بای بردی در محل فرهنگسرای سیمرغ در نوبت صبح برگزار و سپس گلباران مقبره عطار نیشابوری انجام خواهد شد.

وی تصریح کرد: امسال برای نخستین بار در 26 فروردین ماه بزرگداشت عطار نیشابوری در زادگاهش شهر کدکن با حضور تمامی فرهنگ دوستان برگزار شده و مقبره پدر این شاعر پرآوازه گلباران خواهد شد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...