انجمن نویسندگان علمی - تخیلی آمریکا اسامی برگزیدگان پنجاه و سومین دوره از جایزه سالانه «‌نبیولا» را اعلام کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از لوکاس،  جایزه ادبی «نبیولا» هرساله به برترین آثار منتشرشده در ژانر علمی تخیلی اهدا می‌شود.  مهم‌ترین جایزه این دوره به «ماری رابینت کوال»‌ برای نگارش رمان «شمارش ستاره‌ها» رسید. علاوه بر برنده جایزه بهترین رمان علمی - تخیلی سال، دیگر برگزیدگان این جایزه در شاخه‌های مختلف معرفی شدند. 

«ماری رابینت کوال» درحالی به عنوان برنده در شاخه بهترین رمان علمی - تخیلی انتخاب شد که «آر.اف. کوانگ» برای نگارش رمان «‌جنگ خشخاش»‌ و «‌سم جی میلر» ‌برای رمان «شهر ماهی سیاه» در کنار «نائومی نویک» برای خلق رمان «ریسندگی نقره»، «سی ال پولک» ‌برای رمان «جادوگر» ‌و «‌ربکا روانهورس» برای «‌دنباله آذرخش»‌ به عنوان نامزدهای نهایی انتخاب شده بودند.

در حوزه بهترین رمان کوتاه علمی - تخیلی نیز «آلیت دیبودارد» برای رمان «‌استاد چای و کارآگاه» به عنوان برگزیده اعلام شد. آثاری همچون «مورچه آتشین»‌ نوشته «‌جاناتان پی. بریزی»‌ و «طبل‌های خدای سیاه»‌ نوشته «پی. جلی کلارک» از جمله نامزدهای نهایی این شاخه بودند.

 «‌فندرسون کلارک» ‌نیز برای «زندگی مرموز نُه دندان سیاه جرج واشنگتن» برنده جایزه بهترین داستان کوتاه «نبیولا» ‌شد. «نقشه فرار جادوگر» نوشته «آلیکس ای هارو» و «به سمت تاریکی» نوشته «‌ریچارد فاکس» در لیست نامزدهای نهایی این حوزه قرار داشتند.

همچنین در شاخه نوولت «تنها چیز بی‌ضرر» ‌نوشته «‌بروک بولاندر» به عنوان برگزیده معرفی شد. «سه قانون»‌ نوشته «لارنس ام شوئن»‌ و «‌پیام‌رسان» نوشته «‌یودهانجایا ویجریتنه و آر آر ویردی» از جمله نامزدهای نهایی این شاخه بودند.

جایزه‌ «نبیولا» که در اولین سال برگزاری در سال ‌۱۹۶۵ به «فرانک هربرت» تعلق گرفت، در کنار جایزه‌ «هیوگو»، معتبرترین جایزه‌ علمی - تخیلی آمریکا محسوب می‌شود. انجمن نویسندگان آثار علمی - تخیلی و فانتزی آمریکا متشکل از ۱۵۰۰ عضو برگزیدگان این جایزه‌ ادبی را انتخاب می‌کند.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...