انتشارات نیستان کتاب «فیل‌ هوا کردن» را به قلم لیلا اسدیان و در 24 صفحه برای مخاطب کودک و نوجوان  منتشر کرد.

به گزارش مهر، کتاب «فیل هوا کردن» داستانی است در ستایش خوشی های ساده و کوچک زندگی. کتابی که با لحن صمیمانه خود از زبان راوی کودک، شادی های دست یافتنی و اغلب، فراموش شده را به نمایش می گذارد و به مخاطب هفت تا ده ساله ی کمی تا قسمتی پرتوقع امروز، با زبان بی زبانی می گوید که می توان بدون سوار هواپیما شدن هم، لذت از بالا دیدن زمین را تجربه کرد. می پرسید چگونه؟ شخصیت های خلق شده توسط خانم «لیلا اسدیان» در جلد نخست مجموعه قصه‌های آبدار، راه حل ساده و خیال انگیز این مسئله به ظاهر پیچیده را کشف کرده‌اند.

«فیل هوا کردن» داستان خانواده ی معمولی پنج نفره ایست: پدری خسته از کار روزانه که بعد از برگشتن از اداره، ساعت ها روی مبل دراز می کشد و سه بچه که دوست دارند در تپه ی پارک، بادبادک هوا کنند. اما به قول مادر، بلند کردن او از روی مبل، مثل فیل هوا کردن است.

 راوی خردسال کتاب، مثل بیشتر بچه ها، معنای این ضرب المثل را نمی داند و نویسنده کوشیده تا طی اتفاقاتی ساده، مفهوم را منتقل کند. تلاش او برای آشنایی بچه ها با بخشی کوچک اما مهم از ادبیات عامه، جالب توجه است. بخصوص که مخاطب، توضیحی سرراست و حاضر، آماده را در متن نمی بیند و باید با استنتاج منطقی شخصاً آن را دریابد. البته، تصاویر کتاب هم، به کمک فرآیند درک میآیند.

نقاشیها کارکرد دیگری نیز دارند. تصویرگر اثر، خانم «مریم حسنی» با استفاده از رنگ های سرد و طیف خاکستری، یکنواختی زندگی بچه ها را نشان داده است. فضای خانه و لباس بچه ها، نشان از زندگی طبقه ی متوسط در دهه های قبل دارد. وقتی که سطح زندگی و توقعات  مردم فرق می کرد، امکانات به اندازه ی حالا در اختیار کودکان نبود و آنها بدون تلویزیون، تبلت و کلاسهای گوناگون، تابستان را سپری می کردند و به سادگی امکان داشت با دیدن خانواده ای که به پارک می روند، به حال شان غبطه بخورند.

کارگروهی تصویرگر و نویسنده، به شکل هوشمندانهای به بچه ها نشان میدهد که از چه امکانات متنوعی برخوردارند و چگونه میتوانند از قهرمانان کتاب، راه شاد بودن و استفاده از حداقل امکانات برای بیشترین بهره وری و لذت بردن از زندگی را بیاموزند.

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...