به گزارش تسنیم، انتشارات پیدایش «ملکه آب‌انبار»، نوشته فریده خرمی را به تازگی برای گروه سنی نوجوان منتشر کرد. خرمی در این کتاب داستان یک تابستان پرهیجان را روایت می‌کند. داستانی که در آن نویسنده به سراغ افسانه‌های ایرانی رفته و با بهره‌گیری از شخصیتی به نام «گلیم‌گوش»، یک داستان تخیلی را رقم می‌زند.

ملکه آب‌انبار فریده خرمی

«گلیم گوش»‌ها در افسانه‌های ایرانی، شخصیت‌های ساختگی و موهوم بوده‌اند؛ مردمى بوده‌اند مانند آدم لیکن گوش‌هاى آن ها به مرتبه‌اى بزرگ بوده که یکى را بستر و دیگرى را لحاف می‌کرده‌اند و آن ها را گوش‌بستر هم می‌گویند. «رعنا»، شخصیت اصلی این داستان است که به واسطه قصه‌های مادربزرگش با گلیم‌گوش آشنا می‌شود. او یک روز به صورت اتفاقی، در آب‌انبار روستا گلیم‌گوش هفتم را می‌بیند و این دیدار، آغاز ماجراهای جالب این داستان را رقم می‌زند.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: همه آن ماجراهای عجیب و غریب و تلخ و شیرین، تابستان هفت سال پیش اتفاق افتاد. تلخ ترینش این بود که پدر برای سعید دوچرخه خرید، عجیب ترین و شیرین ترینش دیدن گلیم گوش هفتم بود.

از گلیم گوش با هیچ کس جز مادربزرگ حرفی نزدم. نه با مادر، نه پدر، نه با سعید. وقتی به مادربزرگ گفتم که گلیم گوش هفتم را در آّب انبار دیده ام و با او حرف زده ام، نه ترسید، نه تعجب کرد، نه مسخره ام کرد. با انگشت های چروکیده ی کج و کوج، آرام پشت دستش زد و گفت: «آخی، حیوانکی گلیم گوش بیچاره، سالم است یا زخمی شده؟»

انتشارات پیدایش کتاب حاضر را در هزار نسخه و به قیمت 22 هزار تومان روانه کتابفروشی‌ها کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...