کتاب «من عجیب و غریب نیستم، اختلال پردازش حسی دارم» [I'm Not Weird, I Have Sensory Processing Disorder (SPD): Alexandra's Journey] سعی می‌کند علائم و حالات اختلال پردازش حسی را از زبان یک کودک مبتلا به این اختلال به زبان ساده توضیح دهد.

من عجیب و غریب نیستم، اختلال پردازش حسی دارم» [I'm Not Weird, I Have Sensory Processing Disorder (SPD): Alexandra's Journey]  چینا تی. لِرد [Chynna T. Laird]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، انتشارات ارجمند کتاب «من عجیب و غریب نیستم، اختلال پردازش حسی دارم» نوشته چینا تی. لِرد [Chynna T. Laird] با ترجمه مهدیه سادات حسینی را روانه بازار کتاب کرده است. دختر نویسنده کتاب که هر روز با اختلال پردازش حسی درگیر است، الهام‌بخش وی در نگارش این کتاب بوده است. هدف از نگارش این کتاب، ارزیابی احساسات کودکانی است که دچار اختلال پردازش حسی هستند. همچنین کمک به این کودکان تا یاد بگیرند چگونه علائم اختلالشان را برای دیگران توضیح دهند. این کتاب همچنین می‌تواند به همسالان آنها در درک مسائل این کودکان کمک کند و راهنمای درمانگران، معلمان و مشاوران برای تشخیص ابتدایی علائم و نشانه‌های این اختلال باشد. نویسنده همچنین پیشنهاداتی در زمینه فعالیت‌هایی که معلمان و مراقبان می‌توانند با این کودکان انجام دهند ارائه داده است.

این کتاب در 24 صفحه با قیمت 30 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...