کتاب «بازی با زبان و رمزگشایی» نوشته رباب محب به تازگی راهی بازار کتاب شده است.

بازی با زبان و رمزگشایی رباب محب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا،  «بازی با زبان و رمزگشایی: تمرین زبان برای نوآموزانی که با مشکلات زبان‌آموزی، تکلم، خواندن و نوشتن روبه‌رو هستند» در ۲۱۵ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه در انتشارات سیب سرخ منتشر شد.

رباب محب با اشاره به این‌که بسیاری از نوآموزان به دلایلی با یادگیری زبان، خواندن و نوشتن با دشواری‌های آموزشی روبه‌رو می‌شوند، درباره این کتاب گفت: تا همین سال‌های اخیر، اساس تدریس بر آموزش خواندن و نوشتن پایه‌گذاری می‌شد و در عمل ارتباط میان زبان‌ شفاهی و کتبی از همان سال‌های اول دبستان به‌دست فراموشی سپرده می‌شد اما پژوهش‌های سال ۱۹۸۰-۱۹۹۰ نشان داد که زبان‌ گفتاری و مهارت‌ خواندن و نوشتن ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.

او افزود: دانش مربی در مورد توانایی‌های زبانی و توانایی‌های فردی در فراگیری نقشی حیاتی دارد. هدفم از تدوین این کتاب در وهله اول یاری‌رسانی به این دسته از نوآموزان است. آگاهی مرّبی از شیوه‌ها و روش‌های تدریس سنگ زیربنا است.

این نویسنده بیان کرد: همواره از نوآموز انتظار می‌رود که پس از یکی، دو سال به مدرسه رفتن از راه مطالعه علم کسب کند، بتواند محتوای کتاب‌ها و مقالات را بفهمد و تحلیل کند اما واقفیم که متاسفانه چنین نیست.

محب با بیان این‌که متدها و شیوه‌های مختلفی برای آموزش خواندن و نوشتن وجود دارد، گفت: پژوهشگران بر این باورند خواندن و نوشتن بیش از هر چیز یک فعالیت زبانی است و بر توانایی‌های زبانی استوار است. هنگام خواندن یکسری فعالیت‌ها در سلسله اعصاب و جسم ما رخ می‌دهد. تمرکز حواس، دقت و توجه، دانش کافی درباره رابطه‌های آواها و حروف الفبا، علم به راه‌های چگونگی خواندن، دانش کافی درباره ساختار کلمات و کنترل لازم بر روند خواندن، از جمله شرط‌های یادگیری خواندن است.

او سپس بیان کرد: به باور پژوهشگران علم پداگوژی، پیشرفت زبان مرحله‌ای و گام به‌گام است. کودک ابتدا ادای کتاب‌خواندن را درمی‌آورد. شاید که کودک کتاب را بالا پایین بگیرد، یا آن را به دهان ببرد و به دندان بگیرد اما به هرحال دارد ادای فرد بزرگسال را درمی‌آورد و کتاب می‌خواند. کودک به مرور زمان تصویری از کلمات را در ذهن ثبت می‌کند. این مرحله «قرائت لوگوگرافیک» نامیده می‌شود.

محب اظهار کرد: مربی ابتدا باید توانایی‌های فرد را بسنجد، سپس در یک دوره کوتاه‌مدت فشرده با زبان کار کند. نوآموزی که اصول اولیه یا پایه‌ای زبان را در زبان محاوره بداند راحت‌تر به زبان نوشتاری دست پیدا می‌کند.  بدین لحاظ انتخاب ترتیب تمرین‌ها بنا به نیاز و سطح آگاهی زبانی نوآموز انتخاب می‌شود و نه صفحه به صفحه، یعنی لازم نیست از صفحه اول شروع کرد تا رسید به صفحه آخر، بلکه انتخاب تمرین با مربی است. از همین روست که آگاهی مربی از شیوه‌های پداگوژی از اهمیّت والایی برخوردار است. در این راستا یکسری کتاب‌های مختلف تدوین کرده‌ام که «بازی با زبان و رمزگشایی» یکی از آن‌ها است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...