کتاب «دیپلماسی فوتبال» [soccer diplomacy: international relations and football since 1914] اثر هیتر ال‌دیچر [heather dichter] که به طور مشخص به دیپلماسی از طریق برگزاری کلان‌رویدادهای فوتبالی به عنوان یک ابزار دیپلماسی می‌پردازد، توسط ایمان خدابنده لو به فارسی ترجمه و وارد بازار نشر شد.

دیپلماسی فوتبال» [soccer diplomacy: international relations and football since 1914] اثر هیتر ال‌دیچر [heather dichter]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، کتاب دیپلماسی فوتبال؛ روابط بین‌الملل و فوتبال از سال ۱۹۱۴ تاکنون به عنوان زیرشاخه دیپلماسی عمومی، به طور مشخص به دیپلماسی از طریق برگزاری کلان‌رویدادهای فوتبالی به عنوان یک ابزار دیپلماسی می‌پردازد؛ ابزاری که مثل بسیاری از ابزارهای جنگ نرم، این امکان را به یک کشور یا دولت می دهد که بدون توسل به زور یا قوه قهریه، پیام‌های مدنظر خود رو به جهان منتقل کند.

مولف این کتاب، هیتر ال‌دیچر هست که به طور مشخص در حوزه دیپلماسی ورزشی فعالیت می‌کند اما این اولین تالیف اوست که به طور انحصاری به دیپلماسی فوتبال می‌پردازد و شاید در ایران نیز یکی از اولین‌ها در این حوزه باشد.

در مقدمۀ این کتاب آمده است:

ورزش فوتبال صرف نظر از نوشتار و تلفظ و اینکه در مناطق مختلف به چه نامی شهرت دارد، برای میلیون‌ها نفر در سراسر کره خاکی، زبانی جهانی محسوب می‌شود. فدراسیون بین‌المللی فوتبال (فیفا) با بیش از 200 فدراسیون عضو در کشورهای مختلف جهان، بیشتر از سازمان ملل متحد عضو دارد. فوتبال، اغلب به عنوان نشانه‌ای از مشروعیت بین‌المللی مورد استفاده قرار می‌گیرد. یکی از ابتدایی‌ترین اقداماتی که کشورهای تازه استقلال‌یافته در عرصه بین‌المللی بدنبال تحقق آن هستند، ملحق شدن به فیفا است. استقلال غنا در سال ۱۹۵۷ که موجی از استعمارزدایی را در آفریقا به راه انداخت و اندکی بعد با درخواست این کشور برای عضویت در فیفا همراه شد، الگویی را پدید آورد که به تازگی به سودان جنوبی و کوزوو نیز تسری پیدا کرده است؛ به طوری که سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱ با برگزاری یک مسابقه فوتبال میان تیم ملی جدید خود برابر یک باشگاه کنیایی، استقلال خود را جشن گرفت.

تصاویر استفاده شده، از آرشیو رسانه‌ها و نهادهای ملی و گاهی بین‌المللی استخراج شده و فهرست کتاب در مجموع متشکل از ۱۱ سرفصل است که ۱۰ سرفصل به بررسی موضوعات اصلی پرداخته و در فصل آخر نتیجه‌گیری گردآورندگان ارائه شده است.

کتاب از سه زاویه به دیپلماسی فوتبال نگاه می کند و در هر کدام از این ابعاد، با ذکر نمونه‌های حقیقی، میزان تحقق اهداف دیپلماسی عمومی مدنظر یک دولت یا در مقیاس کوچک‌تر، یک بازیگر بین‌المللی را بررسی می‌کند.

نخستین زاویه کاربرد فوتبال، در جایگاهِ ابزار دیپلماسی یک کشور یا دستگاه حکومتیِ یک منطقه است. فوتبال در این موارد، درست مشابه دیگر گونه‌های فرهنگی و مبادلاتی، در راستای تحقق اهداف یک دیپلماسی عمومی عمل می‌کند؛ مشابه همان کاری که سایر گونه‌های فرهنگی و مبادلاتی یا یک اقدام ساده همچون برگزاری یا ممانعت از برگزاری یک مسابقه، در خدمت یک دولت انجام می‌دهد.

دومین زاویه، به‌طورکلی از مفهوم کشوری و حاکمیتی فاصله می‌گیرد و همچون یک عاملِ غیروابسته به دولت یا حاکمیت، و اغلب از طریق اقدامات نهادهای مستقل فوتبالی، به دیپلماسی فوتبال می‌نگرد اما زاویه سوم به‌منظور کشف ارتباط میان فوتبال و مجموعه‌ای از نقش‌آفرینان دیپلماتیک در چهارچوب‌های بومی، ملی و فراملی، دو بُعد قبلی را جمع‌بندی می‌کند.

در ابتدای کتاب به این نکته اشاره شده که کشور فرانسه اولین کشوری بود که با ایجاد یک بخش در داخل وزارت امور خارجه، اقدام به بهره برداری از دیپلماسی ورزشی و فوتبالی کرد.

یکی از نکته‌های قابل‌توجه کتاب، ذکر وقایع و رخدادهای حقیقی تاریخ فوتبال برای توضیح و تشریح موضوع مورد بررسی هر بخش است. وقتی به این رخدادها می‌رسیم، کتاب حالت داستانی پیدا می‌کند و برای مخاطب جذاب می شود.

از جام جهانی شیلی که دولت با هدف کسب امتیاز میزبانی، برای متقاعد کردن کمیته بررسی پیشنهادهای میزبانی از چه ترفندهای تبلیغاتی (پروپاگاندایی) استفاده می کند تا روابط فوتبالی که آمریکا با ایسلند به طور هدفمند و برای ادامه حضور نظامی داخل این کشور برقرار می کند، تا حضور تیم ملی استرالیا در ویتنام، مواجهه فوتبالی آلمان شرقی و ناتو و استفاده رژیم دیکتاتوری ژنرال فرانکو از فوتبال برای خروج از انزوا و ... همه و همه روی نفوذ و قدرت فوتبال به عنوان یک ابزار قدرتمند دیپلماسی، صحه می‌گذارد.

خانم هیتر ال. دیچر، دانشیار مدیریت ورزشی و تاریخ ورزش در دانشگاه دی مونتفورت و عضو مرکز بین‌المللی تاریخ و فرهنگ ورزش DMU است. او ویراستار اصلاحات المپیک 10 سال بعد است.

دیپلماسی فوتبال توسط ایمان خدابنده لو در ۵۲۲ صفحه ترجمه و با همکاری انتشارات سروش منتشر و روانه بازار شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...