علی باقریان | شهرآرا


در زمانه ما، از میان نثرهای کهن فارسی، شاید تنها «گلستان» آوازه و قبولی بیش از «تاریخ بیهقی» داشته باشد. یگانه نوشته برجای مانده از این نویسنده بزرگ خراسانی (۳۸۵-۴۷۰ هجری قمری) نخستین متن تاریخی در فارسی دری نیست، ولی شناخته ترین است. آنچه این «تاریخ» را ممتاز و برجسته کرده است برداشت ویژه نویسنده آن از مفهوم «تاریخ» و در نتیجه شیوه خاص نگارش آن است. این امر نزد بیهقی چندان خطیر بوده است که او، لابه لای گزارش تاریخ، جابه جا، به آن گریز زده است. آنچه می خوانید نمونه‌ای است از همین گریزها که نویسنده آن را همچون جمله‌ای معترضه در میان «ذکر احوال خوارزم» گنجانده است:

«دیبای دیداری»(متن کامل تاریخ بیهقی). مقدمه، توضیحات و شرح مشکلات: محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی. انتشارات سخن.

این را بدان که مردم [= آدمی] را به پشتوانه [بهره داشتن از] دل «مردم» می شود خواند، و دل از شنیدن و دیدن آزموده و ناآزموده می شود، که ــ تا بد و نیک نبیند و نشنود در این جهان ــ اندوه و شادی را پذیرا نمی تواند شد [و شایسته ویژگی «مردمی» نخواهد بود]. سپس، ببایست دانست که چشم و گوش دیده بانان و آگاهانندگان دل اند که آن را به دل برسانند که ببینند و بشنوند؛ و دل را آن به کار آید که چشم و گوش بِدان برسانند. آن گاه، دل [بخشی را] از آنچه از آن دو دریافت و دانست به خرد ــ که فرمان روایی است دادگر و میانه رو ــ می نماید تا درست و راست از نادرست و دروغ جدا شود و آشکار گردد و آنچه را کارآمد است بردارد و آنچه را نیست بگذارد. از این روی است آز و آرزوی مردم برای اینکه آنچه (از رسیده ها و رویدادهای روزگار، چه گذشته و چه نیامده) از او پنهان است و ندانسته است و نشنیده است بداند و بشنود.

[از این دو، گذشته و نیامده] بر گذشته به رنج آگاه توان شد: یا به گرد جهان گشتن و خویشتن را پذیرای رنج کردن و رسیده ها و رویدادها را جُستن و بررسیدن و یا نوشته های درست و استوار را خواندن و داده های درست آن را بر خویش آشکارکردن؛ ولی آنچه نیامده است بیرون از دسترس است [یا «و راهِ دریافتن آنچه نیامده است بسته است»]، زیرا که یکسره پنهان است که، اگر مردم به آن پی می برد، همیشه نیکی به دست می آورْد و هیچ بدی به او نمی رسید؛ و پنهان را مگر خدا ــ که ارجمند و بزرگ است ــ نداند.

[...] و گزارش های گذشته دو بخش دارند که آن را [بخش] سومی نشناسند: یا از کسی بایست شنید و یا از نوشته‌ای بایست خواند. و بایسته آن است که گوینده درست کردار و راست گفتار باشد و نیز خرد گواهی دهد که آن گزارش درست است [...]. نوشته نیز چنین است، که از گزارش ها هرچه خوانده شود که خرد آن را پس نزند خردمندان آن را به گوش گیرند و بپذیرند. با این همه، مردم، بیشتر، توده اند که [گزارش های] نادرست و دروغِ ناشدنی، [گزارش هایی] همچون افسانه های دیو و پری و غول بیابان و دریا، را بیشتر پسندند که کم خردی هیاهو کند و گروهی همچون او گرد آیند و او بگوید: «در دریایی آبخَستی دیدم [...]» و آنچه از افسانه ها که مانند این است که اگر در شب بر ایشان [= توده] بخوانند خواب به چشم نادان آورَد. آن کسانی را که خواهان [گزارش های] بسیار درست و استوارند که باور کنند [یا «و آن کسانی را که سخت سخنی را بپذیرند»]، ایشان را، از دانایان شمارند؛ و شمار ایشان بسیار کم است. ایشان [سخن] نیکو را می پذیرند و سخن ناپسند و خوار یا پست را پس می زنند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...