رمان «ارتداد» نوشته وحید یامین‌پور توسط انتشارات سوره مهر به چاپ پانزدهم رسید.

ارتداد یامین‌پور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، یامین​پور در این‌کتاب که ۴ ماه از چاپ اولش می‌گذرد، سراغ سیاست رفته و کوشیده یک‌داستان عاشقانه سیاسی ارائه کند. رمان «ارتداد» سه بخش «حیرت»، «ارتداد» و «رجعت» دارد و در حجم ۲۵۰ صفحه نوشته شده است.

اما این‌رمان، فقط یک‌داستان عاشقانه پر سوز و گداز نیست. بلکه از نظر نویسنده‌اش، عشق بهانه‌ای برای تلطیف فضا و دلیلی برای بقا و زندگی است. داستان این‌رمان، با درون‌مایه‌ای سیاسی-اجتماعی از مقطع روزهای پس از فرار محمدرضا شاه آغاز می‌شود و روز ۲۱ بهمن ۵۷ نقطه اوج آن است. در آن‌روز حادثه‌ای رخ داد که همه رشته‌ها پنبه شد و نهضت مبارزه مسیر متفاوتی به خود گرفت. نکته مهم این‌داستان، درباره آن روز به خصوص است که اگر آن اتفاق ویژه در آن رخ نمی‌داد، معلوم نبود سرنوشت انقلاب به کجا می‌رسید؟

یکی از ترفندهای یامین‌پور در این‌کتاب، حضور شخصیت‌هایی است که شاید به نظر ناشناس بیایند، اما با کدگذاری‌ها، مخاطب را در دنیای واقعی متوجه افراد خاصی می‌کند. مثل سیدعلی خراسانی، یا «احمد» نامی که در لبنان ناپدید می‌شود. او در رمان «ارتداد» دست به ساختارشکنی زده و در کنارش، با تخیل خود سرنوشت دیگری را پس از ۲۱ بهمن ۵۷ روی کاغذ آورده است.

در بخشی از این رمان می​خوانیم:

«بلا را ما انتخاب نمی‌‏کنیم. بلا غالباً خودش سرزده می‌‏آید و ماهیچه‌‏های کرخت و خواب‌‏آلود تاریخ را به تحرک وا‏می‌‏دارد. بلا می‌‏آید تا تاریخ زخم بستر نگیرد. دقیقاً لحظه‏‌ای که همگان در شهری پرپیچ‌‏وخم و خاموش گم‌‏وگور شده‏‌اند و بی‌‏مقصد به دیوارهای بلند روزمرگی می‏‌خورند، فتنه‏‌ای جرقه می‌‏زند و «وقت» و هنگامه‌‏ای تجلی می‌‏کند تا چشم‏‌ها برای لحظاتی مبدأ و مقصد را ببینند و راه را از سر بگیرند.فتنه ترفند خداوند است برای ورق زدن تاریخ، برای زیرورو کردن همه چیز، از ارباب و رعیت، ظالم و مظلوم، گمراه و هدایت‏‌شده، دارا و ندار، غمگین و سرخوش، نگران و امیدوار.
پس تاریخ خیلی هم تنبل نیست. پدیده‏‌ها سریع‏‌تر از تصور ما رخ می‌‏دهند...»

................ هر روز با کتاب ...............

در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...