رمان «بیست و سه» نوشته رضا قرالو توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

بیست و سه رضا قرالو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌ این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «رمان نوجوان» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

این‌رمان، درباره نوجوانی به‌نام پاشا است که در بلوک ۲۳ زندگی می‌کند و اتفاقات عجیب و غریبی را به چشم می‌بیند که کسی باورشان نمی‌کند. اما در نهایت تعدادی از دوستانش او را باور می‌کنند و برای کشف حقیقت همراهش می‌شوند.

حقیقی که نوجوانان این‌داستان در پی کشف آن هستند، از بلوک ۲۳ یعنی محل زندگی پاشا شروع شده و تا جهان‌های موازی پیش می‌رود...

کتاب پیش‌رو ۱۰ فصل اصلی و یک «پی‌گفتار» دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت است از: پاشا، ۵۲ هرتز، مردی در تاریکی، قول، الیزابت، اچ، داستان پاشا، مرغزار گریان، رخنه، انسان هیولا انسان.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

وقتی به انتهای راه رسید، بالای گودالی ترسناک ایستاده بود؛ زمین چمن هیچ شباهتی به آن زمین بازی‌ای که بارها در روز دیده بود نداشت. حفره‌ای بود تاریک که حتی برف سفیدی که بیشتر جاهایش را پوشانده بود جلوه و نور چندانی نداشت. کیسه پلاستیکی را برداشت و نیزه‌اش را از بدنه چرخ جدا کرد. دوچرخه‌اش را همان بالا رها کرد و روی زمین نشست. روی زمین شیب‌دار سُر خورد.

وقتی به پیست تارتان ترک‌خورده و درب و داغان دور زمین چمن که برفِ رویش بیشتر از جاهای دیگر آب شده بود رسید، با اینکه فعالیت بدنی زیادی نکرده بود، سخت نفس‌نفس می‌زد. کیسه پلاستیکی را روی زمین گذاشت و چراغ‌قوه را از داخل آن بیرون آورد. نور چراغ‌قوه را که به سمت زمین چمن و تیردروازه‌ای که پشتش بود تاباند، سایه لرزانی از آن روی برف‌ها افتاد. کیسه را برداشت و نیزه‌اش را زیر بغلش نگه داشت. وقتی به سمت زمین چمن حرکت کرد، صدای پاهایش روی برف‌ها تنها صدایی بود که به گوش می‌رسید. حتی شک کرد نکند وارد تاریکی شده که سکوت این‌همه فراگیر و ترسناک است. ولی وقتی به بالا نگاه کرد و تلالوی نور چراغ‌های خیابان‌های اطراف را دید،‌ مطمئن شد که هنوز در جای خودشان است!

این‌کتاب با ۴۹۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...