اسباب‌بازی، لباس، خوراکی، شکلات و بادبادک کادوهایی جالب برای کودکان هستند اما براستی کدام هدیه در ذهن ما بزرگترها جاودانه شده و اکنون پس از سالها آن را به خاطر می‌آوریم و برایمان راهگشایی به سوی آینده است. گرالد هوتر و آندره اشترن [André Stern & Gerald Hüther] در کتاب «به کودکانمان چه هدیه می‌دهیم؟» [Was schenken wir unseren Kindern] با نگاهی ژرف به خاطرات کودکی خود معتقدند حس آرامشی که از پدر و مادر گرفتند بهترین هدیه بوده است، حسی که می‌گفته بچه‌ها همیشه عزیز و دوست‌داشتنی هستند.

گرالد هوتر و آندره اشترن [André Stern & Gerald Hüther] در کتاب «به کودکانمان چه هدیه می‌دهیم؟» [Was schenken wir unseren Kindern]

آنها ما را به مهمانی باشکوه خاطرات کودکی خود می‌برند که پدر و مادر و پدربزرگ و عمو ویلهلم به بچه‌ها مسئولانه روشن کردن آتش و مشارکت در درست کردن یک سوپ گرم و سپس شعری در کنار آتش خواندن را آموختند. پدر و مادری که مراقب بودند و نه آمر و الگو بودند، نه سنجشگر به بچه‌ها یاد دادند که با اطمینان به پشتیبانی والدین رشد کنند و بدانند که همیشه مراقبانی مهربان دارند.

از نگاه گرالد هوتر و آندره اشترن مهم‌‌ترین هدیه‌‌ای که همه‌ کودکان به آن نیاز دارند تا استعدادها و قابلیت‌‌هایشان را شکوفا کرده و آنها را بازی‌‌گونه آزمایش کنند و چیزهایی را که در جهان اطرافشان برای کشف و اجرا هست بیابند، از هیچ کجا نمی‌‌توان خرید. آن هدیه، همان محرکی ا‌‌ست که به کشتی‌‌ها امکان می‌‌دهد به سوی دریاهای پهناور و بی‌‌کران حرکت کنند: بندرگاهی امن. کودکان فقط هنگامی که آن هدیه را دریافت کنند، می‌‌توانند در پی‌‌ آرزوهایشان رفته و گام‌به‌‌گام در جهانی ناشناخته پیش بروند.

اینکه این بندرگاه چقدر برای کودک زیبا، راحت و کامل چیده شده باشد، اهمیتی ندارد. بندرگاه کِشتی هم برای این نیست که کشتی در آنجا راحت لنگر انداخته و از توقف در بندر لذت ببرد، بلکه برای این است که کشتی‌‌ها را در برابر طوفان و هوای نامساعد محافظت کرده، سوختشان را تأمین نماید و برای سفر بزرگ بعدی آماده‌شان کند. برای اینکه چنین بندر امنی را به یک کودک هدیه دهیم، نیازی به صرف پول هنگفت یا وقت زیاد نیست. چنین بندر امنی مکان مشخص و ثابتی ندارد و هر جا کودک از طرف کسانی که مسیر زندگی‌‌اش را هدایت می‌‌کنند دوست داشته ‌‌شود، این بندر خودبه‌خود شکل می‌‌گیرد.

گرالد هوتر و آندره اشترن تاکید دارند که این دوست داشتن و عشق تنها یک احساس نیست بلکه یک نگرش و رفتار است که رشد را ممکن می‌سازد و زمانی که عشق به ما یاری رساند تا رشد کنیم، آن وقت انسان نمی‌تواند فقط دوست داشته باشد بدون اینکه کاری کند که برای اطمینان باید انجام دهد.

کتاب «به کودکانمان چه هدیه می‌دهیم؟ کمکی برای تصمیم‌گیری» نوشته گرالد هوتر و آندره اشترن با ترجمه مریم برومندی را انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد در ۵۶ صفحه منتشر کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...