کتاب «هنر تلخ نکردن زندگی» [El arte de no amargarse la vida‬] نوشته رافائل سانتاندرو [Rafael Santandreu Lorite] با ترجمه علی باغشاهی توسط انتشارت ذهن آویز منتشر و راهی بازار نشر شد.

هنر تلخ نکردن زندگی» [El arte de no amargarse la vida‬]  رافائل سانتاندرو [Rafael Santandreu Lorite

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رافائل سانتاندرو، نویسنده کتاب پیش‌رو، روانشناسی است که پس از گذراندن تحصیلات خود در اسپانیا و انگلستان، استاد دانشگاه رامون لول شد و در حال حاضر، روان‌درمانگر بیماران، استاد پزشکان و روان‌شناسانی است که از سراسر جهان، حضوری یا با تماس تصویری در مشاوره‌های او در بارسلونا و مادرید شرکت می‌کنند.

سانتاندرو، برای عموم مردم می‌نویسد و در این اثر، برای دستیابی به تغییرات روانی، روشی کاملا عملی و روشن را پیش روی ما قرار داده است. او بر این باور است که به افرادی قوی‌تر و شادتر تبدیل شدن سرنوشت ماست. در «هنر تلخ نکردن زندگی»، نویسنده با ارائه حکایاتی از مشاوره‌ها، تجربیات و داستان‌های شخصی خود، به ما نشان می‌دهد که چگونه خود را متحول کنیم. ما می‌توانیم با کمک یک درمانگر، از افسردگی، اضطراب یا زودرنجی خلاص و به انسان‌هایی آرام و شاد و خوش‌بین تبدیل شویم.

رافائل سانتاندرو می‌گوید زندگی یعنی لذت بردن، دوست‌داشتن، یادگیری و کشف چیزهای جدید و ما فقط زمانی می‌توانیم این کارها را انجام دهیم و اتفاقات جدیدی را برای خود رقم بزنیم که بر ترس خود غلبه کنیم...»

این‌کتاب با ۳۲۸ صفحه و قیمت ۸۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...