شادی تنها مختص افراد ثروتمند، مشهور، خوش‌شانس یا خوش‌چهره نیست. دانیل جی. آمن [Daniel Amen] نویسنده کتاب «نسخه شادتر تو» [You, Happier: The 7 Neuroscience Secrets of Feeling Good Based on Your Brain Type] بر اساس تجربه‌اش می‌گوید در طیف این افراد، اتفاقا افراد ناخوش فراوانی را مشاهده کرده است. این نقل قول او نشان می‌دهد شاد بودن نیازمند ژن خوب نیست و می‌توان آن را آموخت.

دانیل جی. آمن [Daniel Amen] نویسنده کتاب «نسخه شادتر تو» [You, Happier: The 7 Neuroscience Secrets of Feeling Good Based on Your Brain Type]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جی آمن می‌گوید افراد شاد کمتر به عفونت مبتلا می‌شوند، سطح کورتیزول که همان هورمون استرس است در آن‌ها کمتر است و کمتر مبتلا به درد و رنج می‌شوند. در مقدمه کتاب که به رازهای شاد زیستن اشاره شده، اینطور آمده است: «افراد شاد بیشتر عمر می‌کنند، روابط بهتری دارند و در حرفه خود موفق‌تر هستند. علاوه بر این شادی پدیده‌ای مسری است؛ زیرا افراد شاد تمایل دارند دیگران را نیز شاد کنند.»

کتاب در 5 فصل به موارد متعددی مرتبط با شادی می‌پردازد. شادی از منظر علم عصب‌شناسی، شادی از منظر علم زیست‌شناسی، شادی از منظر علم روانشناسی، شادی از منظر روابط اجتماعی و شادی از منظر عرفان، این 5 فصل هستند که در هر کدام به نمونه‌های تجربی متعددی که جی آمن آن‌ها را آزموده است اشاره می‌شود.

آنطور که نویسنده کتاب در بخش شادی از منظر علم اعصاب بررسی می‌کند، یک سوم افراد جامعه تیپ مغزی متعادل دارند که این موضوع یک امتیاز برای جامعه امروزی به حساب می‌آید. این دسته از افراد با برنامه و با نظم و انضباط زندگی می‌کنند و به طور کلی در محل کار یا آموزش، خوب عمل می‌کنند. این دسته از افراد که تعداد بالایی نیز هستند از تمرکز، انعطاف‌پذیری، وظیفه‌شناسی و مثبت‌گرایی برخوردار هستند که همین موضوع باعث می‌شود افراد دیگر بخواهند در همسایگی چنین افرادی زندگی کنند.

نکته دیگری که درباره افرادی با تیپ مغزی متعادل وجود دارد، میزان مشخصی از اضطراب است اما نه اضطراب مخربی که به شخصیت آن‌ها ضربه بزند. این دسته از افراد اضطراب متعادلی را در طول روز تجربه می‌کنند و این اضطراب برای نمونه باعث می‌شود آن‌ها اقدام به دزدی یا سرقت نکنند. یا در حالت دیگر می‌توان به رانندگی این افراد اشاره کرد که از سرعت خاصی بیشتر نمی‌روند و همین موضوع به افزایش ایمنی آن‌ها نیز کمک می‌کند.

اما در مقابل تیپ مغزی متعادل، تیپ مغزی سرسخت وجود دارد. آن‌هایی که در مقابل بسیاری از مسائل زندگی به صورت سرسختانه مقاومت می‌کنند. در ابتدای این فصل از کتاب نقل قولی از بروس لی آمده است که به خوبی ماهیت این دسته از افراد را برای مخاطب روشن می‌سازد. بروس لی می‌گوید: «فراموش نکنید که تنومندترین درختان در برابر باد به راحتی می‌شکنند، در حالی که درختان بامبو یا بید خم می‌شوند؛ ولی زنده می‌مانند.»

جی آمن در فصل بعدی کتاب که به بحث شادی و از منظر زیست‌شناسی می‌پردازد نقش خوراکی‌ها و ورزش‌هایی که انجام می‌دهیم را در بحث شادی بررسی می‌کند. او می‌گوید: «همه باید روزانه یک مکمل مولتی‌ویتامین یا مواد معدنی کامل مصرف کنند. در چند دهه گذشته ده‌ها پژوهش و تحقیق، فواید مصرف مولتی‌ویتامین‌ها و مواد معدنی متشکل از بیش از 20 نوع ماده معدنی و ویتامین را در خصوص سلامت روان تایید کرده‌اند.»

یکی از موانع شاد زیستن آنطور که از دیدگاه‌های روانشناسانه در کتاب آمده، فکر بیش از حد به آینده است. اینکه ما به آینده فکر کنیم موضوعی اجتناب‌ناپذیر است اما غرق شدن در آینده و اضطراب چگونگی مواجهه با آن باعث می‌شود شادی را از دست بدهیم و مدام با فکرهای نگران‌کننده خود را مشغول کنیم.

کتاب از منظر روابط اجتماعی نیز شادی را مورد بررسی قرار می‌دهد و به روابط ما اشاره می‌کند و اینکه بهتر است آگاهانه سعی کنیم رابطه‌هایمان با دیگران را کنترل کنیم و بی‌دلیل مقابل اطرافیانمان قرار نگیریم. در این فصل نقل قولی از شوپنهاور آغاز کننده است: «مودب بودن نشانه خردمندی است. در نتیجه بی‌ادبی نشانه حماقت است. بی‌ادبی و گستاخی و دشمن‌تراشی عمدی، کاری است عبث و احمقانه. مانند این است که با دست خود خانه خود را به آتش بکشیم.»

آنچه در فصل آخر کتاب به آن پرداخته می‌شود ارتباط شادی با عرفان و معنویت است. «معنویت به این باور اشاره می‌کند که وجودی والاتر و عظیم‌تر از ما وجود دارد. چیزی که باعث می‌شود ما فراتر از دریافت‌های حسی خود باشیم؛ معنویت به این باور اشاره می‌کند که ماهیت زندگی بشر تا حدودی الهی است و ارزشی دائمی یا ماندگار دارد.»

کتاب «نسخه شادتر تو» نوشته دانیل جی. آمن توسط سیدمهدی میرزایی ترجمه شده و نشر ذهن‌آویز آن را در 472 صفحه منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...