تا کی کپی‌کننده غیرمجاز می‌مانیم؟ | اعتماد

موضوع رعایت کپی‌رایت و خرید رایت کتاب‌ها برای ترجمه در ایران، بحث پرمناقشه‌یی است که در چند سال اخیر بارها مورد چالش قرار گرفته است. پذیرش کنوانسیون برن از منظر حقوقدان‌ها مزایای بسیاری دارد اما ناشران نگران گرانی کتاب و کم شدن بیش از پیش مخاطبان هستند. خبرگزاری ایسنا در هفته کتاب میزبان نشست «کپی‌رایت و نقش آن در آینده صنعت نشر کشور» بود که توسط سازمان انتشارات جهاددانشگاهی برگزار شد. در این نشست حاضران با اشاره به مسائل و مشکلاتی که پیوستن ایران به کنوانسیون برن و رعایت کپی‌رایت دارد، پیوستن به این معاهده را ضروری دانستند و آن را به عنوان راهی معرفی کردند که نشر ایران دیگر به عنوان نشری کپی‌کار در جهان مطرح نباشد.

الحاق به کنوانسیون برن منع فقهی ندارد
در این نشست شیما محمدپور - کارشناس ارشد حقوق خصوصی و مالکیت فکری - به ارایه توضیحی درباره مبانی فقهی مالکیت فکری پرداخت و گفت: در زمینه مالکیت فکری بحثی فقهی مطرح است که امام (ره) در فتوای اول خود حقوق مالکیت فکری را نپذیرفته اما بعد در فتوای دیگر این حقوق را به رسمیت شناخته‌اند. استعلامی هم برای الحاق به کنوانسیون برن و رم از مقام معظم رهبری شده که ایشان اظهارنظر صریح نکرده‌اند و این بحث را به شورای انقلاب فرهنگی ارجاع داده‌اند و در آن‌جا این موضوع در حال بررسی است اما دیگر ممانعت فقهی وجود ندارد. او افزود: از سوی دیگر برنامه پنجم توسعه به الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی تاکید کرده و یکی از شرط‌های سازمان تجارت جهانی برای عضویت، پذیرفتن کنوانسیون برن است.

پورمحمدی کنوانسیون برن را یکی از مهم‌ترین کنوانسیون‌ها در زمینه حقوق مالکیت فکری خواند و تاکید کرد: ما از دنیا مجزا نیستیم و حتی نمایندگانی از ایران در معاهده‌های بین‌المللی حقوق مالکیت فکری داریم، به همین دلیل نمی‌توانیم خودمان را جدا ببینیم و فقط به مسائل منفی توجه کنیم. پذیرش کنوانسیون برن برای ما پرستیژ بین‌المللی دارد. از سوی دیگر ما بسیاری از مواد کنوانسیون‌ برن و دیگر کنوانسیون‌ها از این دست را عملا اجرا می‌کنیم و در واقع پذیرش این کنوانسیون‌ها حالت فرمی دارد. همچنین این موضوع مطرح است که قرار نیست ما همیشه مصرف‌کننده باشیم و زمانی پذیرش این کنوانسیون می‌تواند سبب حفظ حقوق نویسندگان و هنرمندان ما شود.

ناگزیر از پذیرش کنوانسیون برن هستیم
در ادامه این نشست حامد معینی – کارشناس ارشد حقوق مالکیت فکری و مشاور صدا و سیما - با اشاره به نبود توجه کافی به استراتژی ملی مالکیت فکری گفت: برخی کشورها چون امریکا بعد از 100 سال عضو معاهده‌یی چون برن می‌شوند چون این معاهده به هر حال پیش‌نیاز ورود به خیلی از مجامع جهانی است. ما هم باید نوعی تغییر رویکرد داشته باشیم و به این نکته توجه کنیم که 95 درصد از مراودات جهانی از طریق سازمان تجارت جهانی دنبال می‌شود و پیش‌فرض پیوستن ما به این سازمان نیازمند پذیرش کنوانسیون برن است.
 او همچنین درباره قانون مالکیت فکری و ادبی در کشور گفت: قانون مالکیت فکری و ادبی از سال 48 ایجاد شده، در سال 79 هم قانون حمایت از تولیدکنندگان نرم‌افزارهای رایانه‌یی به آن اضافه شده، در سال 82 قانون تجارت الکترونیک و حمایت از تولیدکنندگان در فضای مجازی تصویب شده و اکنون لایحه‌یی ایجاد شده که قوانین قبلی در آن تجمیع شده و قرار است ما قانون جامع مالکیت فکری داشته باشیم که در دو کتاب مجزا می‌آید اما این مشارکت مصرف‌کنندگان این قانون را می‌طلبد، چون قانون‌دان‌ها آن را نوشته‌اند و با حمایت کارشناسان نیاز به اصلاح دارد و ما اگر استراتژی فکری داشته باشیم، می‌توانیم قوانین دقیق‌تری داشته باشیم.

 معینی همچنین درباره تبعات الحاق ایران به کنوانسیون برن گفت: از نظر من آثار سوء نسبی است. این قانون اثر سوئی ندارد، اگر اثر سوئی داشت 180 کشور عضو آن نبودند اما می‌تواند اثرات سوء نسبی داشته باشد. در واقع ما نظام جامع تقویم نداریم که کارشناسان‌مان در صورت به وجود آمدن تخلف آن را مبنای عمل خود قرار بدهند.
 او همچنین ادامه داد: ما در نهایت ناگزیریم به این قانون بپیوندیم. ناشران می‌گویند اگر ما مجبور باشیم حق رایت بخریم قیمت کتاب سه برابر می‌شود اما بالا رفتن قیمت کتاب دلیل نمی‌شود که ما به این قانون نپیوندیم. از سوی دیگر ما از همین امروز که هنوز به این قانون نپیوسته‌ایم باید رویه‌سازی کنیم و با خرید حق رایت کتاب‌ها وجهه خودمان را حفظ کنیم. این کارشناس درباره مشکلات ناشران در مباحث حقوقی هم گفت: بسیاری از ناشران ما امروز قراردادهای حرفه‌یی ندارند. هنوز در قراردادهای‌شان این عبارت را می‌آورند که همه حقوق مادی و معنوی به ناشر واگذار می‌شود، در حالی که حقوق معنوی به هیچ‌کس قابل انتقال نیست. آنها حقوق و وظایف خود را نمی‌شناسند. در این زمینه نهادهای صنفی می‌توانند موثر باشند و اطلاع‌رسانی و آموزش جزو وظایف این نهادهاست.

ناشران نگران پیوستن به کنوانسیون برن هستند
در این نشست هادی خرسندی - دانشجوی حقوق بین‌الملل و مدیرمسوول انتشارات خرسندی - هم درباره بایدها و نبایدهای پیوستن به معاهده‌ برن گفت: تمام فقها براساس قاعده‌های مختلف نظر به رعایت حقوق مولف دادند، قانون داخلی و اسناد بالادستی در این زمینه الزام دارند، حتی اعلامیه حقوق بشر هم به این موضوع اشاره دارد و پیوستن به معاهده برن موضوعی است که در چند سال آینده باید اتفاق بیفتد اما ناشران کمتر مایل هستند ما به این معاهده ملحق شویم. یکی از دلایل این موضوع این است که حرفه نشر در ایران، توجیه اقتصادی ندارد. براساس آمار وزارت ارشاد ما حدود 11 هزار ناشر داریم اما حدود 400 تا 500 ناشر فعال هستند که این تعداد در سال‌های اخیر به دلیل مشکلات متعدد کمتر هم شده است. از سوی دیگر در موضوعاتی چون پزشکی‌، فنی و مهندسی و غیره ما تنها واردکننده هستیم و باید فقط هزینه خرید رایت بدهیم و حق رایتی از خارج به داخل وارد نمی‌شود.
 از سوی دیگر بعضی از دوستان ناشر هم جهل به قوانین دارند و به صورت بلندمدت به این مساله نگاه نمی‌کنند. از سوی دیگر تمام سیاست‌های فرهنگی ما با آمدن مدیران فرهنگی تغییر می‌کند و این سبب می‌شود نتوان به این موضوع دقیق نگاه کرد. او افزود: از سوی دیگر ضمانت اجرایی هم برای این موضوع وجود ندارد. همین الان هم حقوق هنرمندان و نویسندگان تضییع می‌شود و قاضی سعی می‌کند موضوع را با کدخدامنشی ببیند و ضمانت اجرایی کیفری وجود ندارد. این موارد سبب می‌شود دل‌نگرانی‌هایی بین ناشران به وجود بیاید که حقوق آنها نادیده گرفته می‌شود و از سه سال پیش این ناشرها با گرانی کاغذ و رکود مواجه هستند.

در پاسخ به حرف‌های خرسندی، معینی اظهار کرد: ناشران مواضعی را مطرح می‌کنند اما اگرچه مصرف‌کننده بودن ما در حوزه پزشکی و مهندسی درست است اما این نیاز، نیاز دانشگاهی است و معاهده برن استثناءهایی دارد که شامل موارد آموزشی می‌شود. موضوع دیگر بحث عدم فروش رایت از داخل به خارج است. این در حالی است که ما ناشرانی چون نشر اسلامی داریم که بارها اعتراض کرده که حقوقش در کشورهای عربی نقض می‌شود اما ما امکان برخورد با این موضوع را نداریم.

................ هر روز با کتاب ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...