چاپ سوم نمایشنامه «حالا کی قراره ظرفارو بشوره؟» [And Now Who's Going To Do The Dishes] اثر ماتئی ویسنی‌یک [Matei Vișniec] و ترجمه ملیحه بهارلو توسط انتشارات کتاب فانوس منتشر شد. این اثر در نقد و هجو استالینیسم است.

حالا کی قراره ظرفارو بشوره؟» [And Now Who's Going To Do The Dishes] اثر ماتئی ویسنی‌یک [Matei Vișniec]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات کتاب فانوس سومین چاپ ترجمه ملیحه بهارلو از نمایشنامه «حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟» اثر ماتئی ویسنی‌یک را با شمارگان پانصد نسخه، ۱۶۳ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ این ترجمه سال ۱۳۹۶ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۵ هزار تومان منتشر شد و دومین چاپ آن سال ۹۸ با شمارگان ۳۰۰ نسخه و بهای ۲۰ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

ماتئی ویسنی‌یک، نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویسِ فرانسوی رومانیایی‌تبار را در ایران به خاطر نمایشنامه «داستان خرس‌های پاندا» می‌شناسند. او در کارنامه کاری خود نگارش چند نمایشنامه ضد استالینی مهم را دارد که «حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟» یکی از آنهاست.

ویسنی‌یک در این نمایشنامه ادای دینی به نمایشنامه‌نویس برجسته هم‌وطن خود یعنی اوژن یونسکو می‌کند. او در اصل این نمایشنامه را به مناسبت بزرگداشت یکصد سالگی یونسکو نوشت و در نگارش آن ارجاعات زیادی به چند نمایشنامه یونسکو از جمله «کرگدن»، «آوزاه‌خوان طاس»، «صندلی‌ها» و «درس» که جملگی در زمره مشهورترین و مهم‌ترین آثار نمایشی تاریخ ادبیات مدرن‌اند، داشت.

شخصیت اصلی نمایشنامه «حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟» شاعری است که از قضا به عنوان مترجم آثار اوژن یونسکو هم فعالیت دارد. داستان و روایت نمایشنامه در رومانی اتفاق می‌افتد؛ در دوره‌ای از این کشور که چاپ آثار یونسکو از طرف دولت کمونیستی ممنوع شده بود. شاعر به زندان افتاده و هم‌بند تعدادی از شخصیت‌های مهم کشور از جمله وزیر سابق، دادرس و... می‌شود که زندانی هستند. آنها تصمیم می‌گیرند که در زندان نمایشنامه «آوازه خوان طاس» را اجرا کنند و هرکسی یک نقش را بر عهده می‌گیرد و چون فضا ابزورد است نمی‌توانند جلوی خنده خود را بگیرند و تا چند ساعت مدام اجرا می‌کنند و می‌خندند.

شروع و پایان نمایشنامه با اجرای «کرگدن» یونسکو در زندان است. در این نمایشنامه خود یونسکو هم به عنوان یک شخصیت نامرئی یعنی به صورت یک سیگار روشن وارد شده و خود را می‌کشد تا تمام می‌شود و خود را خاموش می‌کند. ویسنی‌یک این نمایشنامه را به همه نویسندگان اروپای شرقی تقدیم کرد که در راه آزادی و علیه ادبیات دولتی و هنر رسمی مبارزه کردند و هزینه‌های وحشتناک دادند.

ملیحه بهارلو در زمینه‌های ادبیات داستانی، شعر و نمایشنامه به ترجمه مشغول است. از دیگر ترجمه‌های منتشر شده او می‌توان به «هیچ چیز دوبار اتفاق نمی‌افتد» سروده ویسواوا شیمبورسکا، «اوهام یک مهاجر» سروده کارلوس‌ دروموندد آندراده، «زندگی واقعا همین بود؟» سروده راجر واترز، مجموعه داستان «اتاق تاریک» اثر تنسی ویلیامز و نمایشنامه «چگونه تاریخچه کمونیسم را برای بیماران روانی توضیح دهیم؟» نوشته ماتئی ویسنی‌یک اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...