سمیه صالح شوشتری، تصویرگر کتاب «آسیاب بچرخ» که مادرانگی‌های حضرت زهرا (س) را در قالب یک کتاب کودک به مخاطب نشان می‌دهد احساس خودش را هنگام خلق تصاویر اثرش این‌طور توصیف کرد: در تمام طول زندگی‌ام، آثار مهربانی و لطف بانوی مهربانی‌ها را دیده‌ام و وقتی قرار شد کتابی را با این موضوع تصویرگری کنم، تصاویر برایم بسیار ارزشمند شدند و تمامی تصاویر کتاب را با عشق و ایمان قلبی کار کردم.

آسیاب بچرخ به قلم سنا ثقفی است که سمیه صالح شوشتری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ کتاب کودک «آسیاب بچرخ» به قلم سنا ثقفی است که سمیه صالح شوشتری آن را تصویرگری و انتشارات مهرستان منتشر کرده است. کتابی که هم کلمات داستانی آن لطیف هستند و هم رنگ و شکل‌های به کار رفته در آن از نوعی ملایمت برخوردارند. کتاب را که به دست می‌گیری و وارد قصه که می‌شوی، فرشته‌هایی را می‌بینی که روحت را نوازش می‌کنند؛ فرشته‌هایی زیبا، مهربان، فعال و پرانرژی. هر یک از آن‌ها کاری دارند و مأموریتی؛ اما همه‌شان در مدت کوتاهی هم که شده، گذرشان به خانه‌ای کوچک روی زمین می‌افتد که آدم‌های مهربانی در آن زندگی می‌کنند. خانه‌ی حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) و فرزندان کوچک‌شان.

مخاطبان کودک در این کتاب، با مادرانگی‌های حضرت زهرا (س) آشنا می‌شوند؛ اما نه با حرف‌هایی تکراری، بلکه با نشان دادن کارهایی ساده در زندگی روزمره: مثل غذا پختن، خوابیدن و خواباندن بچه‌ها، بازی کردن با کودکان و صحبت با آن‌ها و انواع دیگر کارهایی که یک انسان در طول روز انجام می‌دهد. این از نکات مثبت کتاب به حساب می‌آید که سعی کرده است از گفتن حرف‌های تکراری به کودکان دوری کند و البته نکته جالب‌توجه دیگری هم دارد که تصویرگری آن است؛ تصاویری با رنگ‌های شاد و پرانرژی، شکل‌هایی دلنشین و مهم‌تر از آن، به تصویر کشیدن چهره حضرت زهرا (س) برای تعامل بیشتر کودک با ایشان؛ حتی اگر کمرنگ و محو انجام شده باشد. به مناسبت شهادت این بانوی بزرگ با سمیه صالح شوشتری، تصویرگر کتاب «آسیاب بچرخ» گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

تکنیک تصویرگری کتاب «آسیاب بچرخ» چیست؟
تصاویر کتاب با تکنیک دیجیتال انجام شده است.

تصاویر این اثر از لطافتی برخوردار است که به نظر می‌رسد محتوای دینی آن به‌ویژه پرداختن به زندگی حضرت زهرا (س) از دلایل مهم وجود این لطافت است. آیا همین‌طور است؟ به طور کل، محتوای این کتاب بر نوع تصویرگری آن چقدر تأثیر گذاشته است؟
مسلما محتوای دینی و معنویت کتاب «آسیاب بچرخ»، به واسطه وجود حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) بر فضای تصاویر کتاب بسیار مؤثر بوده است. همچنین جدای از احساس درونی من هنگام تصویرسازی کتاب، برای درک بهتر عشق و مهربانی حضرت زهرا (س) به فرزاندان‌شان به وسیله مخاطبان عزیز کودک، لازم بود که فرم‌ها و فضاها لطیف‌تر باشد.

حضرت زهرا (س) برای شما در چه کلماتی خلاصه می‌شوند؟ آیا نگاه‌تان به این شخصیت دینی در تصاویر این کتاب دیده می‌شود؟
حضرت زهرا (س) سراسر نور و برکت هستند؛ سخن گفتن درباره ایشان بسیار سخت و دشوار است. ایشان را نمی‌توانم در هیچ کلمه‌ای به طور خاص تصور کنم. امیدوارم تصاویر کتاب ذره‌ای از عشق و ارادتم را بازتاب نموده باشد.

انرژی‌ای درون تصاویر کتاب حس می‌شود؛ یک انرژی خالصانه که شاید به راحتی نتوانیم با کلمات آن را توصیف کنیم. به نظر شما منشا شادی و صفایی که در چهره، رنگ و شکل‌های تصاویر است، چیست؟
بی‌شک انرژی تصاویر و اگر خلوص و صفایی هم وجود داشته باشد، همه‌اش از وجود پرفضلیت حضرت زهرا (س) است.

احساس خودتان موقع خلق تصاویر آن چه بود؟
هنگام تصویرسازی کتاب، احساسات درونی و تصورات ذهنی تصویرگر در چگونگی شکل‌گیری تصاویر خیلی اهمیت دارند. در تمام طول زندگی‌ام، آثار مهربانی و لطف بانوی مهربانی‌ها را دیده‌ام و وقتی قرار شد کتابی را با این موضوع تصویرگری کنم، تصاویر برایم بسیار ارزشمند شدند و تمامی تصاویر کتاب را با عشق و ایمان قلبی کار کردم.

شما تصویر حضرت فاطمه (س) را هم در کتاب به کودکان نشان داده‌اید؛ البته نه کاملا؛ اما به عنوان مخاطب کتاب، ارتباط بیشتری با این تصویرگری برقرار می‌شود تا تصویری که هیچ نشانی از چهره شخص ندارد. نظر شما درباره این مساله چیست؟
در مورد تصویرسازی چهره‌های نورانی ائمه (ع) در کتاب کودک به طور خاص اعتقاد من این است که می‌توان به گونه‌ای چهره را تصویر کرد که در عین نشان دادن لطافت، مهربانی و معنویت در چهره، تأکید خاصی بر چهره‌پردازی نشود و نیز نشان دادن چهره ائمه (ع) با خطوط ساده، می‌تواند سبب شود کودک حالات چهره را بهتر درک کند و رابطه نزدیک‌تری با ائمه (ع) برقرار کند.

تصویرگری مذهبی به‌ویژه برای کودکان چه چالش‌هایی دارد؟
در مورد تصویرسازی کتاب کودک چون تصویر حرف اول را می‌زند مسلما باید تا جای ممکن حق مطلب را به خوبی بیان کرد. موضوع کتاب در هر زمینه‌ای که باشد نیاز به دقت فراوان دارد؛ چون کودکان هنگام دیدن تصاویر کتاب اغلب خیلی دقت دارند و حتی جزئیات تصاویر هم برایشان دارای اهمیت است. بنابراین در مورد کتاب‌های مذهبی و شخصیت‌های دینی، به دلیل جایگاه ارزشمندی که دارند، باید دقت شود تصاویر کتاب به گونه‌ای باشد که علاوه‌بر جلب نظر و توجه مخاطب کودک، با استفاده از زیبایی‌های بصری، هدف اصلی این باشد که دیدن تصاویر کتاب سبب برانگیختن علاقه و عشق در کودکان شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...