کتاب «اتنوموزیکولوژی» اثر محمدرضا آزادهفر از سوی نشرنی منتشر شد.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مکآلستر میگوید: «موسیقی در اصل مسئله ارزشهای انسانی است، نه نُتها» و گورالی کِنِث اتنوموزیکولوژی را ساحتی میداند که مطالعه «موسیقی بهعنوان صدا» را به مطالعه «انسان موسیقیساز» رشد میدهد. گیلبرت چیس معتقد است تاریخ موسیقی گفتوگو با مردگان است، اما اتنوموزیکولوژی گفتوگو با زندگان. کتاب حاضر موسیقی را چنین تعریف میکند: «موسیقی رخداد ضابطهمند اصوات در بستر زمان بر اساس هنجارهای زیباییشناختی قومی در دوره تاریخی معین است»؛ شاید هنجارهای زیباییشناسی اقوام همسایه با هنجارهای زیباییشناسی قوم من فردا دیگرگون شود. همواره آنچه در یک آواز یا نغمه انسانی وجود دارد بیش از مجموعه سازمانیافته اصوات است و این «بیش» بسیار شگفتانگیز است.
پیچیدگی باورهای انسان و روابط شگفتآوری او با خود و دیگری، چنان رمزآلود است که تنها در بستر پدیدهای به شگفتی موسیقی امکان بروز مییابد. ما به دنبال سرنخهایی برای کشف راز انسان هستیم و شاید هیچ چیزی مانند موسیقی نتواند این سرنخها را به دست ما بدهد. در این مسیر دشوار، اما، ما یک موهبت اصلی داریم که به آن میبالیم؛ ما خود انسان هستیم و این کمک بزرگی به مکاشفات ما میکند. ما خود شگفتیهای انسانی مانند شوریدگی، وجد، خلسه، اغواگری، ترس، آرزوی جاودانگی و از همه بالاتر عشق را، که راز بسیاری از نغمهپردازیهاست، تجربه میکنیم. ما «انسانموسیقیشناسان» هربار که به ساحت رشته خود میاندیشیم باز هم بهسان کودکی که بزرگترین حقیقت هستی را مکاشفه کرده است، با تمام وجودمان سرشار از شعف میشویم و این مهم نیست که قبلاً چندبار به این صورت هیجانزده شده باشیم.
اینکه در یک کتابی که قصد دارد بنیانهای مطالعاتی اتنوموزیکولوژی را معرفی و مورد بررسی قرار دهد چه موضوعاتی باید گنجانده شود، خود اولین و مهمترین چالش پیش روی بوده است. اولین چیزی که بهنظر میرسد آن است که در این کتاب به «تعاریف» و مفاهیم مربوط به اتنوموزیکولوژی پرداخته شود. اما این موضوع قادر نخواهد بود تا نیاز علاقهمندانی که درصدد استفاده از این کتاب به عنوان منبعی که عملا آنها را در مسیر مطالعات اتنوموزیکولوژی یاری رسان باشد برطرف کند.
موضوع دیگری که میتواند اساس کار قرار گیرد مرور تاریخی و سیر تطور اتنوموزیکولوژی است، اما این موضوع هم اگرچه مانند طرح تعاریف و مفاهیم ضروری است اما کافی نیست. برونونتل یکی از اندیشمندانی است که بیش از سایرین سعی کرده است موارد نظری اتنوموزیکولوژی را بیان کند؛ وی در مسیر مطالعاتی یافتن بنیانهای این رشته بارها در نوشتههای خود تجدیدنظر کرده است.
اتنوموزیکولوژی مسیری مانند علوم پایه را طی نمیکند. در فرآیند حل یک مسئله در علوم دو مؤلفه وجود دارد: «دانشمند» و پدیدهای در بیرون او به نام «مسئله». در مقابل، کار یک اتنوموزیکولوژیست یک فعالیت تعاملی است که چهار مؤلفه در آن نقش دارند: «انسان موسیقیشناس»، «پدیده پویای موسیقی»، «انسان خالق موسیقی» و البته «انسان شنونده». به همین دلیل است که فرآیندی بسیار پیچیده پیش روی ماست و از همین روست که فصول کتابی که بتواند رویکردهای مطالعاتی این رشته را معرفی کند اینچنین متنوع میشود.
در پیشگفتار این کتاب آمده است: «رویکردهای اتنوموزیکولوژی عبارت است از مطالعه موسیقی که مرده میسازند و باورهایی که در مورد آن دارند. اتنوموزیکولوژی مشتمل است بر مطالعه موسیقی محلی، موسیقی هنری شرق و موسیقی معاصر در سنت شفاهی و همچنین مسائل مفهومی مانند ریشههای موسیقی، تغییر موسیقی، موسیقی به عنوان نماد، موسیقی جهانی، کارکرد موسیقی در جامعه، مقایسه نظام و اساس بیولوژیکی موسیقی و رقص. موسیقی هنری غرب خارج از حوزه اتنوموزیکولوژی نیست، اگرچه کار در آن حوزه بیشتر توسط پژوهشگران موسیقی شناسی صورت گرفته و اتنوموزیکولوژیستها در این حوزه، مطالعات بسیار کمی انجام دادهاند. بهطورکلی، موسیقی در سنتهای شفاهی و مطالعه نظامهای موسیقی مربوط به آنها بیش از سایر موضوعات توجه اتنوموزیکولوژیستها را به خود جلب کرده است.»
همچنین در مقدمه این کتاب میخوانیم: «چرا به مردمشناسی موسیقی علاقهمند میشویم؟ پاسخهایی که به این سوال میتوان داد به تعداد اندیشمندان این رشته متفاوت است. اما پاسخ من تنها استوار بر یک حقیقت بنیادی است که همواره آنچه در یک آواز با نغمه انسانی وجود دارد بیش از مجموعه سازمان یافته اصوات است و این بیش، بسیار شگفت انگیز است. انسانها موسیقی میسازند و در مورد موسیقیها باورهایی دارند. آنها بر این باورند که برخی أصوات موسیقی هستند و برخی دیگر موسیقی نیستند؛ موسیقی در زندگی آنها کارکردهایی دارد که سایر پدیدهها ندارد و با موسیقی میتوانند کارهایی بکنند که قابلیت جایگزینی با هیچ چیز دیگری را ندارد. در نظر آنها موسیقیهای مختلف جایگاههای متفاوتی دارد و همانگونه که موسیقی مردم نقاط مختلف دنیا باهم متفاوت است، باورهای مردم هر منطقه نسبت به موسیقی نیز مختص همان فرهنگ است.
با موشکافی نواهایی که انسانها میسرایند و مینوازند و باور ذهنیشان در مورد نواها میتوان به مکاشفه پیچیدهترین موضوع خلقت، یعنی «انسان» پرداخت. ما «انسان موسیقی شناسان» هربار که به ساحت رشته خود میاندیشیم باز هم بسان کودکی که بزرگترین حقیقت هستی را مکاشفه کرده است، با تمام وجودمان سرشار از شعف میشویم و این مهم نیست که قبلا چند بار این طور هیجان زده شده باشیم. تعریفی که من بر این اساس دارم در یک جمله خلاصه میشود: « موسیقی رخ داد ضابطهمند اصوات در بستر زمان براساس هنجارهای زیبایی شناختی فومی در دوره تاریخی معین است. شاید هنجارهای زیبایی شناسی اقوام همسایه من متفاوت از من باشد، و دور از انتظار نیست که هنجارهای زیبایی شناسی قوم من فردا دیگرگون شود. پیچیدگی باورهای انسان و روابط شگفت آور او با خود و دیگری، چنان رمزآلود است که تنها از طریق پدیدهای به شگفتی موسیقی امکان بروز مییابد. مطالعه موسیقی و باورهای انسانی مربوط به آن کمک میکند تا ما به این درک بسیار نزدیک شویم که زمان و مکان چگونه زندگی او را شکل میدهد.
بیان موسیقی، بیانی متفاوت از سایر انواع پیانمای انسانی دارد. برای درک و رمزگشایی آن باید برخوردی ساده، مانند نوآموزی که خواندن می آموزد، و در عین حال برخوردی دقیق مانند یک رمزشناسم که به گشایش رموز می پردازد داشته باشیم. باید آن قدر به انسان هایی که می نوازند و می سرایند و شنوندگان آنها نزدیک شویم تا بتوانیم از درون آنها به دنیای بیرونشان نگاه کنیم. این نهایت مکاشفه ما خواهد بود؛ یعنی از یک سو همچون یک روان درمانگر به درون او نفوذ کنیم و رویاهایش را دریابیم و از سوی دیگر از دیدگان او دنیا را ببینیم و از گوش های او نواها را بشنویم.
کتاب «اتنوموزیکولوژی» اثر محمدرضا آزادهفر در 320 صفحه و با قیمت 120 هزار تومان از سوی نشرنی روانه بازار نشر شده است.
................ هر روز با کتاب ................