از صبای نوازنده تا صبای نویسنده | هم‌میهن


ابوالحسن صبا شخصیتی منحصربه‌فرد و کم‌نظیر در تاریخ موسیقی ایران بود که هر چه درباره او و نقش ارزنده‌اش در حفظ و پاسداری از موسیقی ایران گفته شود، گزافه نیست. از این رو پژوهشگران و موسیقیدانان بسیاری در طول بیش از ۶۶ سال که از درگذشت صبا می‌گذرد، خود را موظف دانسته‌اند تا در قالب یادنامه، کتاب، مقاله، یادداشت و حتی اجرای کنسرت، نام و یاد او را زنده نگاه دارند. صبا شخصیتی بود که زندگی هنرمندانه و سرشار از موسیقی داشت، نه اینکه فقط شغل و حرفه‌اش موسیقی باشد. موسیقی در تاروپود زندگی صبا جریان داشت و به همین سبب از معدود شخصیت‌های موسیقیدان در تاریخ است که چند وجه بارز و قابل تأمل در خود داشت که هر یک از این وجوه شخصیتی، خود انسان و زندگی مستقلی می‌طلبید.

در قفس ابوالحسن صبا  فرهود صفرزاده

فرهود صفرزاده در کتاب «در قفس» سعی کرده تا شناخت خود را نسبت به صبا برای خواننده بیان کند، نه صرفاً آنچه در روایات و کتب پیش از او نوشته شده بود. به‌زعم مؤلف در سال‌ها و دهه‌هایی شخصیت صبا نه به‌عنوان یک حافظ و راوی راستین موسیقی بلکه به‌عنوان فردی که از ریشه‌ها و اصالت موسیقی ایرانی فاصله فراوانی داشت، مطرح می‌شد که در برهه‌ای مانند یک تواب، به موسیقی ایرانی رجعت کرده است. این نگاه نادرست، مؤلف را سال‌ها به فکر بیان برداشت شخصی‌اش از صبا واداشته بود که حاصل آن کتاب حاضر است.

در بخش «صبای اصیل» این کتاب به اصل، نسب، خاندان و خانواده صبا پرداخته شده است. در بخش «صبای هنرجو» به آغاز آشنایی و فراگیری موسیقی توسط صبا نگاهی شده است. «صبای هنرمند» هنرهایی را که صبا با آن‌ها آشنایی داشت بررسی می‌کند؛ نقاشی، خوشنویسی، شاعری، نجاری، منبت‌کاری، ساختن ساز، گلدوزی، ملیله‌دوزی، پرورش گل و آشنایی با زبان‌های انگلیسی، فرانسه، روسی، ترکی و عربی ازجمله هنرها و فنونی بود که صبا با یک استعداد ذاتی در هر کدام دست داشت و در برخی مانند سازسازی چنان تأثیر شگرفی از خود به‌جا گذاشت که این فن و هنر را تا همیشه مدیون خود کرده است.

در فصل نخست کتاب می‌توان وجوه مختلف این هنرمند را دید؛ «صبای نوازنده»، «صبای هنرآموز»، «صبای ردیف‌دان»، «صبای آهنگساز»، «صبای نویسنده»، «صبای پدر» و «صبای صبور». در فصل بعدی این کتاب با عنوان «یادداشت‌ها» گزیده‌ای از مقاله‌ها و یادداشت‌های ابوالحسن صبا که اهمیت بیشتری از دیگر نوشته‌های او دارند و کمتر در دسترس علاقه‌مندان بوده، منتشر شده است. این یادداشت‌ها در مجلات و کتاب‌های مختلف به‌صورت پراکنده وجود دارد از این رو گردآوری و انتشار یک جای آن امری ارزشمند و از نقاط مثبت این کتاب است.

در فصل «نوشته‌ها» نیز بخشی از مقاله‌ها و یادداشت‌هایی که درباره صبا توسط هنرمندان و پژوهشگران نوشته شده و کمتر در دسترس بوده، منتشر شده است اما تنها 20 صفحه از کتاب را شامل می‌شود و جا داشت این بخش کمی پربارتر شده یا کتابی جداگانه در این خصوص منتشر شود. بخش‌های سروده‌ها و گاهنامه، بخش‌های پایانی کتاب است که شامل برخی سروده‌ها به یاد صبا و روزشمار زندگی اوست. کتاب «در قفس»، پژوهشی ارزشمند درباره استاد ابوالحسن صباست که توسط نشر فنجان منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...