شماره هشتم فصلنامه فرهنگی و هنری «فرهنگ‌بان» با معرفی کتاب‌های جدید و مطالب دیگر منتشر شد.

شماره هشتم فصلنامه فرهنگی و هنری «فرهنگ‌بان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، هشتمین شماره از فصلنامه فرهنگی و هنری «فرهنگ‌بان» در ۲۲۳ صفحه و بهای ۵۰ هزار تومان (ویژه زمستان ۹۹) منتشر شد.

صاحب امتیاز این نشریه موسسه فرهنگ‌بان و مدیرمسئول و سردبیر آن مرتضی هاشمی پور است. هاشمی‌پور در یادداشت سردبیر خود درباره علت تاخیر در انتشار این شماره از نشریه نوشته است.

افتتاحیه این شماره پرونده‌ای است با عنوان «کرونا در سالی که گذشت». در این بخش این مطالب منتشر شده است: «هیچ سالی چنین بهار نداشت» به قلم کامیار عابدی، «نقشی از ایثار» نوشته علی بهرامیان، «سماع مرگ و ایثار» نوشته هوشنگ گلمکانی و «از منظری دیگر» نوشته علی خزاعی فر.

بخش بزرگداشت نیز به استاد احمد سمیعی گیلانی اختصاص پیدا کرده است. در این بخش مطلب مفصلی با عنوان «شاهد قرن: استاد احمد سمیعی (گیلانی)» نوشته حسین معصومی همدانی منتشر شده است.

در این شماره هم محمد دهقانی، پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و عضو هیات امنای کتابخانه مینوی یک «ارمغان مینوی» دیگر را کار کرده است. مطلب او «ماجرای مینوی با مشیرالدوله در سال ۱۳۰۸» نام دارد.

بخش «نظرگاه» نیز شامل این مطالب است: «انگاره ایران در دوران صفویه: برتری دودمانی و تفاخر شهری» نوشته رودی مته و ترجمه مهرداد رحیمی مقدم، «قطب زمین و آسمان: جستاری کوتاه درباره تداوم فرهنگی ایران» نوشته فرزاد مروجی، «بحث نامکرر ترجمه شعر» نوشته علی صلح‌جو و «علم چیست؟» نوشته جورج اورول و ترجمه سیدمحسن اسلامی.

بخش «تاریخ» نیز شامل سه مطلب مهم به ترتیب با این عناوین است: «خروج سرنوشت ساز» نوشته کاوه بیات، «امیر پرویز پویان در یادها و باورها» نوشته حمید شوکت و «هارولد لسکی» نوشته ایی. ایچ. کار، ترجمه محمود حبیبی.

«زبان و ادبیات» بخش دیگری از این نشریه است که در همه شماره‌ها مطالب مهم و پروپیمانی داشته است. در این شماره نیز سه مطلب در این بخش منتشر شده به ترتیب با این عناوین: «سه شعر از شاعر بزرگ مکزیک» نوشته و ترجمه عبدالله کوثری. کوثری در این مطلب ضمن ارائه یک بیوگرافی از «خوانا اینس صلیبی» به شرح و تفسیر جهان شعری این چهره شگفت انگیز ادبیات مکزیک پرداخته و سه شعر از او را نیز ترجمه کرده است.

دیگر مطالب این بخش از این قرار است: «تاریخ ما بی‌قراری بود» نوشته حسن میرعابدینی و «ماهیگیر و دیو: اقتباس اجتماعی از افسانه‌ای سحر آمیز» نوشته محمد جعفری قنواتی.

در هشتمین شماره از «فرهنگ‌بان» دو داستان نیز منتشر شده است: «برگی از غزه» نوشته غسان کنفانی و ترجمه موسی اسوار و «ارادتمند، هیولا» نوشته مائده مرتضوی. بخش «ایران در جهان» نیز شامل این مطلب است: «فروغ از دست رفته: عصر زرین آسیای میانه، از تسلط اعراب تا عصر تیموری» نوشته شهروز خنجری.

مطالب بخش «معرفی و نقد کتاب» نیز از این قرار است: «هویت ایران در عصر جهانی شدن» نوشته مرتضی هاشمی پور که درباره کتاب «هویت ایران» نوشته فخرالدین عظیمی است، معرفی و نقد عسکر بهرامی از کتاب «کتیبه‌های خصوصی فارسی میانه ساسانی و پساساسانی» نوشته سیروس نصراله زاده، معرفی و نقد فاطمه مهری از کتاب «نامه بختیار» به کوشش حمید رضایی، معرفی حمیده نوروزیان از کتاب «پنجاه سپیدسرا» از کامیار عابدی، معرفی و نقد رحیم پاک نژاد از کتاب «دانش خطرناک: شرقشناسی و مصائب آن» نوشته رابرت اروین و ترجمه محمد دهقانی، معرفی و نقد لعیا یوسفی از کتاب «من بامدادم سرانجام: مجموعه مقالات درباره احمد شاملو» به کوشش سعید پورعظیمی و...

همچنین روزبه شکیبا نیز در این بخش به معرفی مختصر کتاب‌های «شناسنامه ۱۶۰۰ روزنامه نگار و کارگزار مطبوعاتی» نوشته سیدفرید قاسمی، «کاربرد روانکاوی در نقد ادبی: هفت اثر از فروید درباره ادبیات» ترجمه حسین پاینده، «خنده: جستار در معنی امور خنده آور» نوشته هانری برگسون و ترجمه مهستی بحرینی، «در شناخت مثنوی معنوی» نوشته مهدی سالاری نسب، «نظام ایدئالیسم استعلایی» اثر شلینگ و ترجمه مسعود حسینی و… پرداخته است.

در نهایت در بخش یادبود نیز مطالبی در یاد از بزرگانی چون حسن محجوب، رهنورد زریاب، محمد کیانوش، علی پیرنیا و محمدرضا شجریان، به ترتیب به قلم غلامرضا امامی، محمد راغب، محمد شریفی، جعفر شجاع کیهانی و مرتضی هاشمی پور منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...