برگ برگ | شرق


تیم مارشال [Tim Marshall] با نوشتن کتاب «در اسارت جغرافیا: ده نقشه که همه آموختنی‌ها درباره سیاست جهانی را بیان می‌کند» (نشر مرکز، 1399) نشان داده بود که می‌تواند خیلی استادانه از جغرافیا برای تحلیل تصمیمات رهبران و روندهای تحولات سیاسی آمریکا، چین، روسیه، اروپای غربی، کره و ژاپن، هند و پاکستان، آفریقا، آمریکای لاتین و مناقشات بر سر منطقه‌ ظاهرا خالی و پوشیده از برف شمالگان استفاده کند. او حالا شش سال پس از انتشار نسخه انگلیسی آن کتاب، اثری دیگر با عنوان «قدرت جغرافیا: نقشه‌هایی که اکنون و آینده جهان را آشکار می‌کنند» [The Power of Geography] (نسخه انگلیسی، 2021؛ نسخه فارسی، 1401) با همان ویژگی‌ها برای تحلیل تعامل جغرافیا، سیاست بین‌المللی، امنیت ملی، توسعه و آینده بشر نوشته است. او این بار تحلیل جغرافیایی را نه درباره مناطق، بلکه صرفا درباره 9 کشور و فضا به‌ کار گرفته است.

تیم مارشال [Tim Marshall] قدرت جغرافیا: نقشه‌هایی که اکنون و آینده جهان را آشکار می‌کنند» [The Power of Geography]

نویسنده کتاب «قدرت جغرافیا» که از همه کشورهایی که درباره آنها می‌نویسد – غیر از فضا – تجربه نزدیک دارد (حتی در وقایع سال 1388 به‌عنوان روزنامه‌نگار در ایران بوده است) شرحی بسیار روان، ملموس و مستند برای اکثریت علاقه‌مندان به کتاب‌هایی با محوریت امنیت، توسعه، اقتصاد، سیاست و سیاست بین‌الملل ارائه می‌دهد که در کانون آن، توجه به نقشه‌ها و جغرافیا وجود دارد. جغرافیا هم در این کتاب صرفا موقعیتی بر روی نقشه نیست؛ بلکه پستی‌ها و بلندی‌ها، کوهستان‌ها، بود و نبود رودخانه‌ها، کم و زیاد بارش‌ها یا امکان کشاورزی در اراضی را هم در بر می‌گیرد.

تیم مارشال تلاش می‌کند تا نشان دهد چگونه جغرافیا و موقعیت استرالیا در نسبت با چین و آمریکا به سیاست‌های اقتصادی، نظامی و روابط بین‌المللی آن شکل داده است. همین تحلیل است که می‌تواند توضیح دهد چرا استرالیا در جنگ‌های آمریکا شریک می‌شود و هزاران کیلومتر دورتر از مرزهایش در جنگ‌های آمریکا در خلیج فارس و خاورمیانه مشارکت می‌کند.

تحلیل مارشال از جغرافیای ایران و الزامات آن برای تأمین امنیت احتمالا جذاب‌ترین بخش کتاب برای خواننده ایرانی است. تلاش می‌کند توضیح دهد که چرا حمله به ایران دشوار است و چگونه تنوع قومی، کمبود آب، هویت مذهبی، نفت، ایدئولوژی و محاصره‌شدن از سوی دشمنان به سیاست و راهبردهای امنیتی ایران شکل می‌دهند. نسبت ایران با شرق مدیترانه، جنگ در سوریه یا هلال شیعی و پرونده هسته‌ای هم بخش‌های دیگری از تحلیل او را تشکیل می‌دهد.

کتاب «قدرت جغرافیا» به تفصیل جغرافیای عربستان سعودی و تاریخ پیدایش، ترکیب جمعیتی، ساختار سکونت، منابع طبیعی، سیاست، سیاست مذهبی و ساختار قدرت در داخل عربستان و منطق قدرت و بازیگری این کشور در جهان را تحلیل می‌کند. تحلیل مارشال از مشکلات عربستان سعودی در دنیایی که به سمت کاهش اتکا به سوخت فسیلی می‌رود، نارضایتی سیاسی در اقشار مختلف این کشور و روندهای آینده این کشور برای خواننده و به‌ویژه طیفی از سیاست‌گذاران ایرانی می‌تواند جالب و با بینش‌های زیاد باشد.

شرح مهم‌ترین نکات کتاب هم فرصت و مجالی بسیار گسترده‌تر را می‌طلبد؛ اما مهم این است که بگوییم خواننده ایرانی کتاب می‌تواند سؤالاتی درباره نیروهای پیشران سیاست‌های نسل‌های مختلف رهبران ترکیه و عربستان و به‌ویژه نسل حاضر آنها در نسبت با ایران یا در قبال سوریه داشته باشد. یک سؤال مهم این است که امنیت ملی ایران و تضمین دسترسی آن به کریدورهای اقتصادی جهان پیش‌رو چگونه تحت تأثیر عربستان یا ترکیه قرار می‌گیرد. خواننده ایرانی همچنین می‌خواهد بداند مناقشات بر سر انرژی در شرق مدیترانه و در کانون منازعات ترکیه، یونان و اسرائیل چگونه بر سرنوشت ایران اثر می‌گذارند. خواننده ایرانی مایل است منطق کنش‌های سیاست خارجی بریتانیا – به‌عنوان نیروی اثرگذار تاریخی در مناطق نزدیک به ایران و اثرگذار بر معادلات بین‌المللی مرتبط با روابط ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا – را بشناسد. این خواننده همچنین ممکن است درباره نوع تأثیرپذیری منافع ملی ایران از مناقشات در مدیترانه یا شمال آفریقا حساس باشد. این کتاب برای همه این‌گونه پرسش‌ها، پاسخ‌هایی دارد که حتی اگر متخصصان نقدهایی بر درستی آنها داشته باشند؛ ولی فرضیاتی تأمل‌برانگیز هستند.

آخرین فصل کتاب، از روی زمین کنده می‌شود و به فضا می‌پردازد. اگر همه فصل‌های پیشین نگاهی به گذشته و تاریخ دارند و نویسنده تلاش کرده پویایی‌های سیاسی و امنیتی کشورها را از مسیر رخدادهای تاریخی گذشته و عطف به جغرافیای آنها توضیح بدهد، فصل مربوط به فضا کاملا بدون تاریخ است. بشر تاریخی نسبتی با فضا ندارد و مواجهه انسان و فضا کاملا مدرن و مربوط به چند دهه اخیر است. همین مواجهه نیز فقط با پیشرفت عظیم فناوری به مقوله‌ای بسیار مهم برای آینده تبدیل شده است. اگرچه بخش‌هایی از نوشته تیم مارشال سبک و سیاق نویسندگان ژانر علمی-تخیلی را پیدا می‌کند؛ اما پیشرفت‌های گذشته فناوری از عصر ژول ورن تا به امروز، جایی برای توجه بیشتر به آینده‌نگری‌های مارشال باز می‌کند. عصری که ممکن است سفینه‌ها در فضایی نزدیک‌تر به زمین سوخت‌گیری کنند تا سفرهای بین‌سیاره‌ای انجام دهند یا برای انتقال مواد معدنی به زمین ایستگاه‌های انتقال فضایی ساخته شود. این بخش هم می‌تواند برای خواننده ایرانی جذاب باشد؛ زیرا ایران هم از نظر مارشال یکی از معدود کشورهایی است که پایگاه‌های فضایی و فناوری انتقال ماهواره به فضا دارد.

مارشال در کتاب «در اسارت جغرافیا» مفصل به جغرافیا و ملاحظات ژئوپلیتیک روسیه، اوکراین و اروپای غربی پرداخته است؛ اما در این کتاب نیز ضمیمه‌ای اضافه کرده تا منطق کنش روسیه در حمله به اوکراین را توضیح دهد. نگاه او به تحولات سیاسی-نظامی اروپای غربی و به‌ویژه آلمان در عصر پس از حمله روسیه به اوکراین و نقش‌های جدید اروپا در جهان، بخش روشنگری از تحلیل او برای شناخت جهان امروز را تشکیل می‌دهد.

تسلط و تجربه نویسنده، نثر روان، ترجمه خوب، نسبت روشن محتوای کتاب با دغدغه‌های خواننده ایرانی درباره امنیت و توسعه ایران و انبوه بینش‌هایی که مستقیما ذهن خواننده را به مسائل ایران – از امنیت گرفته تا سیاست خارجی، انرژی، صنعتی‌شدن، منازعات خاورمیانه و... – معطوف می‌کنند، خواندن «قدرت جغرافیا» را به تجربه‌ای خوب برای خواننده علاقه‌مند بدل خواهد کرد. بی‌شک دو جلدی «در اسارت جغرافیا» و «قدرت جغرافیا» در کنار هم بینش‌های زیادی با محوریت جغرافیا به عموم خوانندگان ایرانی و به‌ویژه طیفی از سیاست‌گذاران خواهد داد.

کتاب «قدرت جغرافیا: نقشه‌هایی که اکنون و آینده جهان را آشکار می‌کنند» را پرناز طالبی به فارسی ترجمه کرده و نشر همان در سال 1401 با 407 صفحه و قیمت 150 هزار تومان منتشر کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...