بیتا ناصر | ایبنا


مترجم رمان «عطاری گمشده» [The Lost Apothecary] به بهانه چاپ سوم آن می‌گوید: قلم سارا پنر [Sarah Penner]، سرعت پیشروی داستان، صحنه‌پردازی، ملموس بودن موقعیت‌ها موجب شده تا خواننده با شخصیت‌ها همراه شده و از خواندن کتاب دست نکشد.

عطاری گمشده» [The Lost Apothecary]  سارا پنر [Sarah Penner]

سارا پنِر، نویسنده آمریکایی، با اولین رمانش به نام «عطاری گمشده» عنوان پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز را کسب کرد و به شهرت جهانی دست یافت. این کتاب که قتل‌ها، رازها و سرنخ‌های بسیاری در خود دارد، در سال 2021 نامزد جایزه انتخاب گودریدز برای داستان‌های تاریخی شد.
یاسمن ثانوی که ترجمه این رمان را از سوی نشر نون منتشر کرده است، متولد سال 1371 تهران و فارغ‌التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی است. کتاب‌های «آتش و خشم ترامپ از مایکل وولف»(همراه با الهام اردبیلی- نشر سمیرا/1396)، «یک ازدواج امریکایی ار تایاری جونز» (1398)، «اعترافات از مارگارت آتوود»(1399)، «عمارت هلندی از آن پَچِت»(1399)، «وقتی پای خون در میان باشد» نوشته استفن کینگ (1399)، «نیمه فراری» از بریت بنت (نشر نون/1400) و «داستایفسکی در سیبری از هگل می‌خواند و می‌گرید»(نشر نیماژ/1400) از آثار ترجمه‌ای او به شمار می‌آیند. وی همچنین کتاب‌های «پیش از اینکه او را بشناسد»، «هر عهدی که می‌شکنی»، «زوجی که نظیر نداشت» و «پرونده‌های راکد» را از سوی دو نشر نون و البرز در نوبت چاپ دارد.

چاپ سوم رمان «عطاری گمشده» بهانه‌ای شد تا سراغ یاسمن ثانوی برویم و درباره نویسنده‌ای بپرسیم که با نخستین اثر داستانی‌اش و در مدت کوتاهی نظر منتقدان را به خود جلب کرد که در ادامه این گفت‌وگو می‌خوانیم.


سارا پنِر در رمان «عطاری گمشده» که با ترجمه شما به چاپ رسیده است، مخاطب را در جریان چرایی و چگونگی قتل‌های از پیش تعیین‌شده‌ای قرار می‌دهد که هرکدام با داستانی مختص به خود صورت می‌گیرد. ابتدا کمی درباره موضوع رمان توضیح دهید.
رمان عطاری گمشده، روایتی هولناک در مورد زنی به نام نِلا در دهه 1790 است که مغازه عطاری به ارث برده از مادرش را اداره می‌کند. این مغازه عطاری از زمان تاسیس تنها به فروش داروهایی برای درمان امراض زنان می‌پرداخت؛ اما با وقایع تلخی که در جوانی برای نِلا رخ می‌دهد، با گذشت سال‌ها او تصمیم می‌گیرد از این فرصت استفاده کند تا با فروش زهر و کشتن مردان خیانتکار به هم‌نوعانش کمک کند. البته استفاده از زهرها قوانینی دارد که زنی که آن را تهیه می‌کند باید به آنها پایبند باشد. برای مثال نباید آن را برای هم‌نوعان خودش به کار ببرد، و نام قربانی باید در دفتر مخصوص ثبت شود. همه زنانی که به مغازه نلا مراجعه می‌کنند، هرکدام به نوعی طعم تلخ خیانت را چشیده‌اند. پدر، برادر، همسر، نامزد، ارباب و ... فرقی ندارد، مرد خیانتکار باید به سزای اعمالش برسد. در این میان دختری نوجوان به نام الیزا از طرف زنی به او مراجعه می‌کند که کم‌کم روال عادی عطاری را دگرگون می‌کند. داستان توسط سه شخصیت روایت می‌شود: نلا، الیزا و زنی به نام کارولین که یک تاریخدان در زمان حال است. زمانی که برنامه‌های سالگرد ازدواج او با خیانت همسرش به هم می‌ریزد، او تنهایی راهی سفری از پیش تعیین شده می‌شود. در آنجا به همراه گروهی جذب پیدا کردن بقایای عصر ویکتوریا شده و یکی از شیشه‌های عطاری را پیدا می‌کند. شیشه‌ای که او را درگیر کشف راز قتل‌های عطاری نلا در چند قرن پیش می‌کند.

این رمان، اثری جنایی و معمایی‌ست که پیرامون زنان و دغدغه‌هایشان پیش می‌رود. از این منظر، جایگاه آن را در میان آثار ادبیات زنانه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
نویسنده ماجراهایی متفاوت از زندگی چندین زن را در قالب یک داستان بازگو می‌کند که همگی نقش مهم و واقعیت زندگی زنان را در جامعه نشان می‌دهند؛ در واقع او به مساله حقوق زنان و چگونگی زیر پا گذاشتن آنها پرداخته که ممکن است به هر شکلی و در هر سن و موقعیت اجتماعی و فردی به یک خشم غیرقابل جبران تبدیل شود. در این کتاب خیانت لزوماً به زندگی مشترک محدود نمی‏‌شود، حتی خیانت در حق خواهر- برادری، ارباب- کنیزی هم از جمله مثال‌‎هایی هستند که داستان خودشان را در این کتاب روایت می‌کنند. این کتاب که اولین اثر از سارا پنِر است توانسته به خوبی فشارهای فکری و روحی زنان را به خوبی به تصویر بکشد که ممکن است کاملاً از چشم دیگران پنهان بمانند و در کمال خونسردی به یک فاجعه تبدیل شوند.

 یاسمن ثانوی

نِلا، عطاری‌ست که به مشتریانش کمک می‌کند تا با زهرهایی که آماده کرده، افراد موردنظرشان را آرام و بی‌دردسر به قتل برسانند. پنِر از چه کارکردهای داستان‌نویسی بهره برده است تا مخاطب، روایت را پذیرفته و حتی با او همزادپنداری می‌کند؟
قلم نویسنده، سرعت پیشروی داستان، صحنه‌پردازی، ملموس بودن موقعیت‌هایی که شخصیت‌ها چه در زمان قدیم و چه در زمان حال در آن قرار می‌گیرند و درگیر کردن مخاطب در ماجرا موجب شده تا خواننده با شخصیت‌ها همراه شود و از خواندن کتاب دست نکشد. جالب اینجاست که چند قرن پیش در دنیای واقعی، چیزی مشابه همین داستان در ایتالیا رخ داده است.

«عطاری گمشده» با دو راوی نِلا و کارولین روایت شده است. این مساله چه تاثیری بر طرز نگاه و شخصیت‌پردازی در دو روایت داشته است؟
از آنجایی که داستان این کتاب فقط به زمان قدیم محدود نشده، خواننده با مقایسه بخشی از داستان که توسط کارولین در زمان حال روایت می‌شود، می‌تواند بهتر و بیشتر موقعیت را درک کرده و حتی خودش را به جای شخصیت (کارولین) بگذارد و جنگ درونی میان دل و عقل را تجربه کند؛ اینکه حاضر است به خاطر عشقی که داشته از چیزی چشم‌پوشی کند یا حاضر است برای انتقام هرکاری بکند. این در مورد نِلا و حتی الیزا در زمان قدیم هم صدق می‌کند. نلا در این داستان بار سنگینی را به دوش می‌کشد و نقش مهمی در شکل‌گیری ذهنیت خواننده در مورد این تصمیم هولناک دارد.

نِلا راوی داستان در سال ۱۷۹۱ و کارولین راوی داستان در زمان حال است. پنِر در خلق دو فضا در دو زمان کاملا متفاوت با یکدیگر چطور عمل کرده است؟ و برای این منظور از چه کارکردهایی روایی بهره برده است؟
پنِر توانسته با استفاده از توصیفات و ارائه جزئیات در خلق صحنه‌ها، لمس احساسات ایجاد شده در هریک از شخصیت‌ها، بیان نکات ریزی که مربوط به زمان و مکان در هر دو زمان (گذشته و حال) هستند، باعث تصویرسازی قوی در ذهن خواننده شده و به خوبی فضای تاریک و رازآلود داستان را با درگیر کردن ذهن خواننده، ایجاد حس تردید و اضطراب، همزادپنداری و ... تلفیق کند. مهارت او در ایجاد هماهنگی بین جزئیات و اطلاعات با آنچه در واقعیت وجود دارد (مانند موقعیت مکانی در نظر گرفته شده برای عطاری گمشده در واقعیت) موجب شده تا جذابیت بیشتری برای مخاطب پیدا کند.

با توجه به فروش بالا و استقبال جهانی از نخستین اثر داستانی سارا پنِر، ویژگی‌های داستان‌نویسی او را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
قلم روان و جذاب پنر شما را با سرعت پیش می‌برد، طوری‌که نمی‌توانید کتاب را زمین بگذارید. درجا زدن در این کتاب معنایی ندارد. همه شخصیت‌ها همزمان با هم در مسیر داستان پیش می‌روند و وقایعی که با پیشروی ماجرا اتفاق می‌افتد، بیش از پیش به جذابیت داستان کمک می‌کند. این نویسنده قابلیت فوق‌العاده‌ای در طرح‌بندی داستان دارد و به خوبی چند ماجرا را در کنار داستان‌های مجزای این سه شخصیت پیش می‌برد.

ترجمه رمان «عطاری گمشده» در کمتر از یکسال به چاپ سوم رسیده است. از تجربه ترجمه این رمان بگویید؟
این رمان برای من یکی از جذابترین و متفاوت‌ترین کتاب‌هایی بود که کار ترجمه آن را برعهده داشتم. واقعاً از تجربه ترجمه آن و استقبال مخاطبین از این کتاب خوشحالم و امیدوارم کسانی که تازه شروع به خواندنش می‏‌کنند از آن لذت ببرند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...