«چیماماندا انگُزی آدیچی» [Chimamanda Ngozi Adichie] به عنوان برنده برندگان جایزه ادبیات داستانی زنان [best Women's Prize for Fiction] در ۲۵ سال گذشته انتخاب شد.

نیمه یک خورشید زرد» [Half of a Yellow Sun] «چیماماندا انگُزی آدیچی» [Chimamanda Ngozi Adichie]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد برگزاری جایزه ادبیات داستانی زنان، مسوولان برگزاری این جایزه از عموم مردم خواستند محبوب‌ترین برنده طی سال‌های گذشته را انتخاب کنند و در نتیجه «چیماماندا انگُزی آدیچی» نویسنده نیجریه‌ای برای رمان «نیمه یک خورشید زرد» [Half of a Yellow Sun] به عنوان بهترین برنده این جایزه ادبی در ۲۵ سال اخیر انتخاب شد.

«آدیچی» در سال ۲۰۰۷ به عنوان برنده جایزه ادبیات داستانی زنان معرفی شده بود.

از سایر برندگان پیشین این جایزه ادبی که پیش‌تر با عنوانی همچون «اورنج» و «بیلیز» شناخته می‌شد به نویسندگان نام‌داری همچون «زادی اسمیت» و «مگی اوفارل» می‌توان اشاره کرد.

رمان «نیمه یک خورشید زرد» که داستان‌ آن در نیجریه و در طول جنگ «بیافرا» به وقوع می‌پیوندد، از طبقه اجتماعی، نژاد، قدرت زنان و غیره سخن می‌گوید.

در سال ۲۰۱۳ با اقتباس از این رمان فیلمی با بازی «تاندی نیوتن» ساخته شد.

«آدیچی» درباره دریافت این عنوان بیان کرد: «از این‌که به عنوان برنده برندگان انتخاب شدم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم چراکه این جایزه بود که برای نخستین‌بار سبب استقبال جهانی از آثار من شد.»

بیش از ۸۵۰۰ نفر در این نظرسنجی شرکت کردند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...