امیر خراسانی مترجم «آیشمن در اورشلیم» [Eichmann in Jerusalem; a report on the banality of evil] می‌گوید: مضمون اصلی این کتاب شر است و مطابق نظر آرنت شر پدیده‌ای است که نیاز به نیت شرورانه ندارد. شر بسیار پیش پا افتاده و بسیار دم دستی است.

آیشمن در اورشلیم» [Eichmann in Jerusalem; a report on the banality of evil]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ 57 سال از انتشار «آیشمن در اورلشیم» می‌گذرد، کتابی به تعبیر بسیاری می‌توان آن را جنجالی‌ترین اثر هانا آرنت فیلسوف آلمانی ـ آمریکایی دانست که نقش بسزایی در شهرت او داشت. این کتاب در واقع گزارشی است که «هانا آرنت» از دادگاه «آدولف آیشمن» در سال 1961 برای نشریه «نیویورکر» و به زبان انگلیسی تهیه کرده است. همانطور که می‌دانیم آرنت سال‌ها پیش از جنگ جهانی دوم و از ترس رژیم نازی از آلمان خارج و سرانجام ساکن آمریکا شده بود. لذا حضور او در این دادگاه از این حیث نیز قابل توجه است.

آیشمن از فرماندهان اس اس آلمان نازی و ملقب به قصاب اروپا بود که در جریان جنگ جهانی دوم نقش مهمی در کشتار یهودیان داشت. او پس از جنگ به آرژانتین گریخت و به شکل مخفیانه زندگی کرد اما در سال 1960 تیمی از ماموران موساد او را از آرژانتین ربوده و به اسرائیل بردند. او نهایتا در سال 1961 و در دادگاهی در اورشلیم، اعدام شد. آنچه آرنت در کتاب خود روایت می‌کند، جریان همین دادگاه است که با تحلیل‌های او به عنوان یک فیلسوف سیاسی همراه می‌شود. اما کتاب آرنت چه ویژگی‌هایی دارد که این چنین مشهور است؟

«آیشمن در اورشلیم» خطابه‌ای تاریخی
امیر خراسانی با همکاری نیما فردوسی پس از دو سال ترجمه «آیشمن در اورلشیم» را به پایان رسانده است، ترجمه‌ای که به زودی و توسط انتشارات مانیا هنر در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می‌گیرد. خراسانی در مورد دشواری‌های ترجمه اثر جنجالی آرنت به ایبنا می‌گوید: ما کم و بیش دو سال است که درگیر ترجمه این کتاب هستیم و در این مسیر یکی از دغدغه‌هایمان دستیابی به زبانی مناسب بوده است. ما تلاش کردیم زبانی برای این کتاب بسازیم که بر اساس تفسیر معینی از آرنت باشد، این که زبان مترجم بر اساس تفسیر مشخصی از فیلسوف یا نویسنده باشد، نکته بسیار مهمی در ترجمه متون فلسفی ادبی است.

او در مورد تفسیری که مبنای ترجمه «آیشمن در اورشلیم» بوده است نیز این طور توضیح می‌دهد: ما در مورد این تفسیر در مقدمه کتاب هم توضیح داده‌ایم و فرض گرفته‌ایم در 50 تا 60 سال پیش(این اتفاق برای 1961 است) آرنت در حال نگارش گزارش دادگاه آیشمن به نشریه «نیویورکر» است. این در حالی است که آرنت خود آلمانی تبار و زبان اولی او آلمانی است و در ادامه زمانی که به آمریکا مهاجرت کرد، در دوره‌های فشرده زبان آموزی، انگلیسی را آموخت و در ادامه وارد حلقه‌های روشنفکری آمریکایی شد.

نکته ما این است که زمانی که آرنت در 1961 این گزارش را در نیویورکر می‌نویسد، مخاطب او همه مردم دنیا هستند، لذا باید زبانی داشته باشد که زبانی خطابی و تا اندازه‌ای روایی باشد. نکته دیگر این است که خود زبان باید حال و هوای پنجاه سال پیش را داشته باشد، منظورم این نیست که دقیقا به همان شکل باشد بلکه تمرکزم بر این امر است که اتمسفر آن زمان را داشته باشد. یعنی خیلی زبان به روزی نباشد؛ باز هم تاکید می‌کنم مقصودم این نیست که جمله به جمله برای آن زمان باشد بلکه اتمسفر و فضا برای آن زمان تاریخی باشد. علاوه بر این دو نکته، نکته مهم‌تر این است که آرنت فکر می‌کند که در ادامه کارهای دیگرش(او این کتاب را بعد توتالیتاریسم نوشته است) در این کتاب دارد خطاب به همه دنیا و در مورد شر صحبت می‌کند.

ما این موضوع را مد نظر قرار دادیم که اگر آرنت فارسی زبان بود و در آن دوره تاریخی زندگی می‌کرد و می‌خواست این کتاب را بنویسد، احیانا چه زبانی را انتخاب می‌کرد؟ این یک ارزیابی کاملا کیفی است که مدنظر قرار دادیم. یک بار از مترجم فرانسوی شکسپیر پرسیدند بهترین ترجمه کدام است؟ او پاسخ داد ترجمه‌ای که شما فکر کنید اگر نویسنده با امکانات زبان شما می‌خواست این اثر را بنویسد، آن را چطور می‌نوشت؟ ما هم در این جا سعی کردیم این کار را انجام دهیم و کتاب را طوری ترجمه کنیم که پنجاه سال ماندگار باشد به همین علت آن را با نگاه یک متن کلاسیک ترجمه کرده‌ایم و برایمان مهم نیست که اگر چندین ترجمه دیگر هم از این اثر منتشر شود.

آیشمن در اورشلیم» [Eichmann in Jerusalem; a report on the banality of evil]

پیش پا افتادگی شر
خراسانی در مورد مضمون کتاب هم به ایبنا می‌گوید: این کتاب بسیار سهل و ممتنع و در عین حال بسیار جدل خیز و پر از بحث و دعواست. این اثر آرنت را بسیار معروف کرد، چرا که افراد عادی هم می‌توانند آن را بخوانند. مضمون اصلی این کتاب شر است و آرنت در این اثر با سنت فلسفی پیش از خود دعوا می‌کند که همان سنت کانتی است و به مقابله با مسئله شر بنیادین می‌پردازد.

آرنت پیشتر در کتاب توتالیتاریسم از رژیم‌های توتالیتر صحبت می‌کند. او تا آن زمان دو رژیم توتالیتر را در زمان خود شناسایی کرده است؛ نخست آلمان نازی و دیگری شوروی. در نظر او به ویژه در آن بستر، شر پدیده‌ای است که نیاز به نیت شرورانه ندارد. یعنی نیاز نیست نیت شرورانه‌ای داشته باشید، تا به ارتکاب شر دست بزنید. شر بسیار پیش پا افتاده است، بسیار دم دستی است و به همین دلیل است که ما زیر عنوان کتاب را «پیش پا افتادگی شر »گذاشته‌ایم و نه ابتذال که اشتباه است و معنی مورد نظر را نمی‌رساند اما باب شده است.

این امر موضوع محوری کتاب است اما هر فصل کتاب، ده‌ها موضوع دیگر نیز دارد. برای مثال فصل اول و دو فصل دیگر به موضوع داوری می‌پردازند؛ همانطور که اشاره کردم خود کتاب در مورد یک دادگاه است و مسئله داوری در اینجا ابعاد مختلفی پیدا می‌کند؛ مسئله داوری قضات، مسئله داوری آیشمن در مورد خودش، مسئله داوری آرنت در مورد این روایت و مسئله داوری ما که این روایت را می‌خوانیم، این پیچیدگی‌هاست که آرنت مدام در مورد آن‌ها حرف می‌زند و بیان می‌کند که هر کدام از این داوری‌ها چه حدود و ثغوری دارند. باز هم تکرار می‌کنم که کتاب بسیار سهل و ممتنع است. مثلا بخشی از آن در مورد فراموشی است و این که چطور آلمان‌ها این جنایت را فراموش کردند و با چه ساز و کاری یک ملت می‌تواند دست به یک نسل کشی بزند و چند سال بعد آن را فراموش کند. تم‌های کتاب بسیار متنوع است و ما سعی کردیم در قالب یک متن مجزا بعضی از این موارد را بربشماریم.

نخستین ترجمه منتشر شده از آیشمن در اورشلیم
به تازگی انتشارات برج نیز کتاب آرنت را با ترجمه زهرا شمس روانه بازار نشر کرده است. این کتاب با عنوان «آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر» در ۳۷۶ صفحه و با قیمت ۵۰ هزارتومان در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار گرفته و در واقع نخستین ترجمه منتشر شده از کتاب آرنت به زبان فارسی در داخل کشور است. نشر برج اعلام کرده که این کتاب را با رعایت قانون کپی‌رایت منتشر کرده و حق کپی‌رایت آن را به بنیاد هانا آرنت پرداخت کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...