دهمین شماره از مجله «شبه‌قاره» منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، دهمین شماره مجله «شبه‌قاره»، از مجموعه ویژه‌نامه‌های «نامه فرهنگستان»، به دبیری محمدرضا نصیری، عضو وابسته فرهنگستان و مدیر گروه دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه‌قاره، منتشر شد.

در معرفی این شماره از مجله «شبه‌قاره» توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی عنوان شده است: در بخش مقالات دهمین شماره این ویژه‌نامه عناوین ذیل دیده می‌شود: «همایون و شاه طهماسب»، دکتر غلامعلی حداد عادل؛ «از کاروان هند (جست‌وجو در احوال و آثار آشوب مازندرانی و ضرورت تصحیح کلیات اشعار او)»،‌ دکتر محمدتقی جهانی، دکتر علی گوزل اوز، دکتر نهاد دگرمانجی؛ «سبک‌های ایرانی در معماری معزیان و خلجیان هند»، دکتر جواد نیستانی، فرشاد رحیمیان؛ «علاءالدین اودهی و ترجیع‌بند او»، دکتر عباس بگ‌جانی، دکتر امید سروری؛ «جایگاه زنان در معماری عصر گورکانیان هند»، دکتر فریبا پات، مریم استاجی؛ «آموزه انسان کامل ابن عربی و تأثیر آن بر دعاوی میرزا غلام احمد قادیانی»، دکتر حمید کرمی‌پور، محمد کاظمی‌پور؛ «اصطلاحات اداری و دیوانی در سیرالمتأخرین»، دکتر محمدرضا نصیری، بتول سپهر؛ «چهارباغ نسخه خطی نویافته عصر تیموری هند»، دکتر کریم نجفی‌برزگر؛ «معرفی نسخه خطی دیوان حافظ مکتوب به سال ۸۳۶ق»، دکتر محمد سلیم مظهر، دکتر مرتضی چرمگی عمرانی؛ «تصحیح ترجمه رساله التحفة المرسلة الی النبی»، دکتر محمودرضا اسفندیار؛ «معرفی شکوفه‌زار سراج‌الدین خان آرزو»، زرنوش مشتاق، دکتر حمید طاهری، دکتر محمد سلیم مظهر؛ «شاهنامه خواجه‌پیری»، دکتر محمدرضا نصیری.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...