تک درختی است در کویر | اعتماد


عزت‌شاهی، مبارز انقلابی است که توانست در جریان رویارویی با رژیم شاه از زیر ضربات مهلک ساواک و شکنجه‌های روحی دوران بازجویی و زندان جان سالم به دربرده و خود را به پیروزی انقلاب برساند. او اگرچه چند صباحی خود از برنامه‌‌ریزان و مجریان نظام نوپای انقلابی جمهوری اسلامی بود اما خیلی زود از این گذرگاه عبور کرد و فقط به نظاره وقایع سال‌های بعد و آثار و تبعات آن نشست. چرایی این دوری و درگیر شدن با موج انقلابی قبل و پس از انقلاب اسلامی را می‌توان در گفت‌وگوها و خاطرات وی یافت.

خاطرات عزت‌شاهی عزت الله مطهری

«خاطرات عزت‌شاهی» تنها حکایات تلخ و شیرین و شرح سردی و گرمی و تصویر شادی و غم زندگی نیست، بلکه تاریخ دو دهه مبارزه با رژیم شاه و سرگذشت جریان‌های سیاسی قهرآمیز و گروه‌های مبارز مسلح و قصه آدم‌هایی است که با هر مرام و عقیده و مسلکی برای رسیدن به آرمان‌های خود به قیام برخاستند. محسن کاظمی، تدوین کننده خاطرات در فرآیند شکل‌گیری کتاب تلاش کرده تا برای شخصیت و نقش‌آفرینان حوادث و رخدادهای دوران مبارزات سند و مدرک ارائه بدهد تا نکته‌ای از زوایای تاریخ پنهان نماند. وی به شرح احوال و در صورت امکان مشخصات ظاهری افراد اشاره کرده تا خواننده با داده‌ها و اطلاعات بیشتری رویدادها را داوری کند. جذابیت کتاب علاوه بر پرکشش بودن حوادث خاطراتی، اسناد کاربردی و عکس‌های درج شده در پایان کتاب است.

ویژگی آثار محسن کاظمی در نثر ساده، روان و محققانه است که می‌تواند به راحتی با خواننده ارتباط برقرار کند. پیوستگی و انسجام مطالب وی چنان است که مخاطب را تا آخر موضوع به‎دنبال خود می‌کشاند. غالب آثار این پژوهشگر تاریخ، به ‎دلیل بهره‌مندی از روش علمی «تحقیق» و استفاده از اسناد و مدارک مورد توجه دیگر پژوهشگران و نویسندگان است. کاظمی که از فعالان عرصه «خاطره‌نگاری» و «تاریخ شفاهی» است تاکنون آثار ماندگاری را در حوزه تاریخ شفاهی منتشر کرده است.

کتاب خاطرات عزت‎‌شاهی تاریخ دو دهه مبارزه با رژیم شاه و سرگذشت جریان‌های سیاسی قهرآمیز و گروه‌های مبارز مسلح و قصه آدم‌هایی است که با هر مرام، عقیده و مسلکی روزگاری برای رسیدن به آرمان‌های همبستگی بشری همچون عدالت، قسط، مساوات و جامعه‌ای خالی از تبعیض قیام کردند و برای آن خون دادند و خون ریختند. عزت‎شاهی در کتاب خاطراتش بسیاری از جریان‌ها و شخصیت‌های مطرح سیاسی تاریخ معاصر را به چالش کشیده است. آرمان‎شهر عزت‎شاهی پر از آدم‌هایی است که ترک زندگی کردند، کار و زندگی را کنار گذاشتند و به‎دنبال ستیز با ظلم و فساد شدند.

تدوین‌کننده کتاب برای انتشار خاطرات عزت‎شاهی سختی‌ها و مشکلات زیادی را متحمل شد و برای نگارش کتاب از ده‌ها کتاب، روزنامه گفت‌وگوهای شفاهی و منابع انگلیسی استفاده کرده است. وی همچنین ده‌ها سند و تصویر را در کتابش ارائه نموده که بسیاری از آنها برای اولین بار انتشار یافته و همین امر بر ویژگی‌های کتاب افزوده است. تدوین‌کننده کتاب معتقد است: «شخص عزت‎شاهی همانند تک‌درختی است در کویر، آن قدر سختی و کم‌آبی کشیده که قوی شده است.»

نویسنده برای نگارش کتاب نیاز به پرونده‌های ساواک و بسیاری از اسناد و مدارک داشته است که دسترسی به آنها گاهی غیرممکن بود. بسیاری از شخصیت‌های مورد نیاز نویسنده یا زنده نبودند و یا در خارج از کشور به سر می‌بردند. کتاب در واقع صدای اعتراض عزت‎شاهی است. تدوین‌کننده کتاب همچنین تلاش کرده است ضمن ایجاد انسجام و پیوستگی در خاطرات لهجه، لحن و محتوای کلام راوی آسیبی نبیند. حتی کوشیده است با به کارگیری کلمات مناسب کوتاهی و بلندی و احساس غم و شادی و حزن و سرور نهفته در صدا را تا حد ممکن به گوش خواننده برساند. محسن کاظمی تدوین‌کننده کتاب همچنین در شرح و تفسیر بعضی رویدادها و جریان‌های سیاسی معاصر و پرداخت شخصیت‌ها به گفتار و قول عزت شاهی بسنده نکرده است.

تدوین‌کننده کتاب همچنین تلاش کرده است هرجا لازم باشد چهره‌ها و بازیگران خاطرات عزت را گویا و زندگینامه آنها را در دامنه زمانی عمر سیاسی و اجتماعی‌شان بررسی کند. اگر چه او چند صباحی خود از برنامه‌ریزان و مجریان نظام جمهوری اسلامی بود، اما خیلی زود از این گذرگاه عبور کرد و فقط به نظاره وقایع سال‌های بعد و آثار و تبعات آن نشست. این کتاب در سیزده فصل تنظیم شده است. کتاب خاطرات عزت‎شاهی مملو از خاطرات خواندنی است و با قلم توانا و شیوای تدوین‌کننده کتاب و کسب تجربیات جدیدیش خواندنی‌تر شده است.

کتاب «خاطرات عزت‎شاهی» تاکنون دو جایزه کتاب سال و رتبه دوم جایزه آثار پژوهشی با موضوع امام خمینی و انقلاب اسلامی را به خود اختصاص داده است. بیست‌و چهارمین چاپ خاطرات «عزت‎شاهی» اخیرا از سوی سوره مهر منتشر شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...