چاپ شانزدهم رمان «لبه تیغ» نوشته ویلیام سامرست موام با ترجمه مهرداد نبیلی توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.



به گزارش کتاب نیوز، موام در «لبه تیغ» در پی بیان این موضوع است که یک «حقیقت محض» در زندگی، برای همه وجود ندارد. دغدغه‌های فکری هر فردی حقیقت او را مشخص می‌کند. هر فرد می‌تواند مسیری را که پیش رویش قرار دارد ادامه دهد و یا برای کشف معنای زندگی‌اش مسیر دیگری را انتخاب کند.

لبه تیغ، رمانی که دو فیلم بر اساس این کتاب ساخته شده اولین بار در سال 1341 به چاپ رسیده است. این رمان به داستان خلبانی آمریکایی می‌پردازد که به خاطر تجربیاتش در جنگ جهانی اول به زخم‌های روانی متعددی دچار شده و به همین خاطر، تصمیم می‌گیرد تا به دنبال معنایی والاتر در زندگی خود بگردد. این سفر معنوی و دگرگون کننده، او را در مسیر برخی از درخشان‌ترین کاراکترهای خلق شده توسط موآم قرار می‌دهد.

جستجوی معنای زندگی، تجربه‌های معنوی و فیزیکی، تضاد بین مادی گرایی و معنویت و شخصیت‌های متنوع از شاخصه‌های مهم این اثر می باشد. مهرداد نبیلی مترجم این اثر توانسته است روح اصلی متن را با مهارت حفظ کرده و غنای زبانی آن را به مخاطبان فارسی‌زبان منتقل کند.

در فصل اول، ما با شخصیت اصلی داستان، «لری دارل» آشنا می‌شویم. او نامزدی خود با ایزابل را شکسته و تصمیم می‌گیرد به سفری درونی و بیرونی برای یافتن پاسخ‌های معنوی‌اش بپردازد. این تصمیم باعث می‌شود تا لری به هند سفر کند و در آنجا با معلمی روحانی ملاقات کند که به او در یافتن معنای زندگی کمک می‌کند.

لبه تیغ»  مهرداد نبیلی

چاپ شانزدهم «لبه تیغ» با ترجمه (مرحوم) مهرداد نبیلی، در 380 صفحه و به قیمت 250هزار تومان به بازار کتاب عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...