نویسنده جوان متهم است که با زن جوانی به نام کاتیوشا رابطه داشته و این رابطه‎ موجب بیکاری زن جوان و روسپیگری وی شده است. با شهادت دروغ او و ارائه مدارک جعلی، زن جوان گناهکار و به سیبری تبعید می‌شود... سرگرمی روزانه این وکیل جمع آوری اثر انگشت های مردم شهر است؛ این سرگرمی او را قادر می سازد تا بدون تکیه به عقل و هنر وکالتش، ثابت کند این دوقلوها نمی توانند قاتل باشند.

محمد حسنلو
 
روزنامه گاردین در سری گزارش های خود از کتابهای ادبیات جهان این بار به موضوع جلسه های دادگاه می پردازد و 10 عنوان از مشهورترین رمان‎های جهان را را معرفی می کند که در آنها جلسات دادگاهی با شکوه و زیبایی خاصی روایت شده است:

شیطان سفید / جان وبستر
ویتوریا کورومبونا در جلسه دادگاهی به اتهام قتل شوهرش گرفتار است؛ ولی حقیقت آن است که شوهرش کامیلو با دستور برادرش کشته شده. ویتوریا در دادگاه با عصبانیت و ناراحتی از خود دفاع می کند. همچنین به شدت از اینکه زن است و هیچ مدافعی ندارد گله مند است و می گوید اگر مردی تف سربالا بیندازد باید منتظر باشد که به صورتش بیفتد. در نهایت او را به ندامتگاه زنان می‎فرستند.

تاجر ونیزی / ویلیام شکسپیر
کمدی تاجر ونیزی داستانی خیالی و ساده است که از تلفیق دو داستان اصلی و جداگانه و دو داستان فرعی دیگر به وجود آمده‌. یکی از دو داستان، مربوط به قرضی است که آنتونیو تاجر ونیزی برای کمک به دوست خود بسانیو و تهیه مقدمات خواستگاری و عروسی وی با دختری به نام پورشیا از یک یهودی (شایلاک) می‌گیرد و در مقابل سندی به او می‌دهد که در صورت عدم امکان در پرداخت آن در موعد مقرر مقداری از گوشت بدن خود را، از هر قسمتی که طلبکار مایل باشد، به عنوان جریمه به او بدهد و چون بر حسب تصادف تاجر از عهده پرداخت بدهی خود بر نمی‌آید، کار به دادگاه کشیده می‌شود و در آنجا به وسیله پورشیا نجات می‌یابد و شایلاک محکوم می‌شود.(انتخاب گاردین: افسانه زمستانی)

قلب میلوشان / والتر اسکات
در شهر قرن هجدهمی ادینبورگ، افی دینز در جلسه دادگاهی به اتهام کشتن یک کودک حضور دارد. واقعیت این است که او از سوی یکی از نجیب زادگان و اشراف شهر مورد سوءاستفاده قرار گرفته و در این میان کودکش هم به طور مرموزی ناپدید شده. در دادگاه محاکمه این زن، از خواهرش -جنی- درباره بارداری افی دینز بازپرسی می شود. اگر خواهرش به دروغ جواب مثبت بدهد زندگی خواهرش نجات پیدا می کند ولی او نمی تواند دروغ بگوید...

نامه های آقای پیکویک / چارلز دیکنز
گروهبان بوزفوس با اشاره به جایگاه متهمان، هیئت منصفه را برای تفکر بیشتر درباره شخصیت بی احساس و بدون قلب متهم دعوت می کند. متهم، آقای پیکویک مهربان است که از سوی مارتا باردل زن صاحبخانه اش متهم شده. در حالی که به نظر می رسد پیکویک بی گناه است، در انتهای دادگاه ثابت می شود او گناهکار است و به زندان محکوم می گردد...

ویلسون کله پوک/ مارک تواین
در یک شهر کوچک به نام داوسن لندینگ واقع در ایالت میسوری، یک وکیل محلی که مردم او را کندذهن و کودن خطاب می کنند از یک دوقلو در برابر اتهام به قتل قاضی شهر دفاع می کند. سرگرمی روزانه این وکیل جمع آوری اثر انگشت های مردم شهر است؛ این سرگرمی او را قادر می سازد تا بدون تکیه به عقل و هنر وکالتش ثابت کند این دوقلوها نمی توانند قاتل باشند. بعد از این دادگاه مردم دیگر او را کله پوک صدا نمی کنند.

رستاخیز / لئو تولستوی
دیمیتری نخلیودوف -نویسنده جوان- در دادگاه متهم است که با زن جوانی به نام کاتیوشا رابطه داشته و این رابطه‎ موجب بیکاری زن جوان و روسپیگری وی شده است. با شهادت دروغ مرد جوان و ارائه مدارک جعلی از سوی وی به دادگاه، زن جوان گناهکار شناخته می‎شود و به تبعید به مناطق سرد سیبری محکوم می گردد.

سفری به هند/ ای.ام فورستر
بر سر دختر جوانی به نام آدلا در غارهای مارابار اتفاقی مرموز رخ می دهد. در این میان دکتر عزیز پزشک جوان مسلمان و مومن متهم به سوءاستفاده جنسی از آدلا می شود. دادگاه پزشک جوان هندی را در مقابل بریتانیایی ها قرار می دهد. در نهایت ثابت می شود که آدلا در غار انعکاس صداهای عجیبی را شنیده که او را به توهم رابطه با دکتر جوان انداخته است.

و همچنین:  محاکمه /
آلبر کامو؛ کشتن مرغ مقلد/ هارپر لی و بوته آزمایش/ آرتور میلر؛

اصل گزارش را در اینجا بخوانید

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...