من بهترین چیزم را به وطنی که دوستش دارم، دادم و اشک نریختم تا او به جنگ برود و دفاع کند. این عزیزترین فرد همسر من است.
این عبارتی است که خانم «مارچ» در هنگام زخمی شدن شوهرش به دختران نگران خود یعنی مگ، جو، ایمی و بت بیان می کند. دختران جوان در غیاب پدر، فقر، نداری، بیماری، تنهایی و... را تحمل می کنند اما هرگز از پا نمی افتند و با قدرت به کسب علم، هنر، کار، مهارت های زندگی و دلدادگی می پردازند.

زنان کوچک» [little women]  لوئیس می الکات [Louisa May Alcott]

رمان معروف «زنان کوچک» [little women] نوشته لوئیزا می آلکات [Louisa May Alcott] نویسنده آمریکایی در سال‌های ۱۸۶۸ و ۱۸۶۹ در قالب دو جلد روانه بازار کتاب شد. این رمان روایتگر داستان زندگی چهار خواهر به نام‌های «مگ»، «بت»، «جو» و «امی» از دوران کودکی تا بزرگسالی است و تا حدودی بر اساس زندگی خود نویسنده و سه خواهرش نوشته شده است. رمان «زنان کوچک» به سرعت مورد اقبال منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و همین امر موجب شد که «لوئیس آلکوت» به سرعت دنباله داستان را در رمان دیگری با عنوان «زنان خوب» نیز منتشر کرد که بعدها و در سال ۱۸۸۰ این دو کتاب در یک جلد و با همان نام «زنان کوچک» ادغام شد. دو رمان «مردان کوچک» و «پسران جو» که به ترتیب در سالهای ۱۸۷۱ و۱۸۸۶ منتشر شدند در دنباله این داستان‌ها به قلم نویسنده به این مجموعه اضافه شد. گرچه «زنان کوچک» یک رمان دخترانه است اما با آن‌چه امروز به عنوان ادبیات کودک و نوجوان می‌شناسیم تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای دارد و به سه مضمون اصلی «زندگانی خانگی»، «کار» و «عشق حقیقی» می‌پردازد. «زنان کوچک» تاکنون در سینما، تئاتر، تلویزیون و اپرا مورد اقتباس قرار گرفته است.

این رمان اساسا بر اساس رابطه اعضای خانواده الکوت و ماجراجویی های آن ها نوشته شده است. آقای مارچ همان پدر واقعی نویسنده به نام برانسن است، مارمی مادرش ابیگل می، مگ خواهر بزرگش به نام آنا، جو خودش و بث و امی هم دو خواهر کوچکش به نام های الیزابت و می هستند. الکوت همچنین در رمان ادای دِینی هم به دوست و نویسنده همکار خود، رالف والدو امرسون داشته است. امرسون در قالب شخصیت مهربان و خیراندیش آقای لارنس، پدر بزرگ لاری ظاهر شده است.

زنان کوچک مسائلی را مطرح می کند که در هر دوره ای ممکن است برای نوجوانان رخ دهد. به آن ها اجازه می دهد که به چالش های پیش روی خود، نگرش شان نسبت به این چالش ها و نحوه غلبه بر آن ها فکر کنند. این داستان همچنین به نوجوانان این امکان را می دهد که به رویاها یا اهداف خود فکر کنند. مهم تر از همه این که این رمان به خوانندگان خود یادآوری می کند که در زندگی مسائل مهمی مثل خانواده را در اولویت قرار دهند. زنان کوچک در بستر مهم ترین واحد یک اجتماع، یعنی خانواده، هم چون یک آینه به بازتاب مشکلات و جنبه های مختلف زنان در آمریکای قرن هجده می پردازد. این آینه هر قدر هم قدیمی باشد، باز هم می تواند حتی برای دختران امروزی حاوی درس های مهمی درمسیر تبدیل شدن به زنانی کوچک باشد.

زنان کوچک» [little women] نوشته لوئیزا می آلکات [Louisa May Alcott]

داستان «زنان کوچک» که از آثار کلاسیک و اخلاقی است، رمانی احساساتی و در عین حال جدی برای نوجوانان است که در آمریکا روی می دهد. درون مایه تربیتی عاطفی داستان پیرامون ارج نهادن به کار، تلف نکردن وقت، لذت از ساده زیستی و تفاخر به زندگی فقیرانه و ساده حرکت می کند. شخصیت های داستان چهار خواهر ۱۳ تا ۱۷ ساله اند که روزهای سخت زندگی بدون پدر را با آموختن هنر، کار و کتاب خواندن می گذرانند و از زندگی خانوادگی لذت می برند. شعار این خانواده، در لحظات تلخ و شیرین، کار و امید است. کتاب با زبان ساده از داستان ها و نویسندگان بسیار به مخاطبان شناخت می دهد. از ویژگی های کتاب از خود گذشتگی، وطن پرستی، توجه به کتاب و کتابخوانی به صورت گروهی است. «زنان کوچک» داستان تجربیات این چهار خواهر است در مسیر کشف زندگی و دست یافتن به خوشبختی. هرکدام از آن ها یک یا دو نکته مهم فرا می گیرند. ولی مهم ترین درسی که می آموزند، اهمیت خانواده است.

اقتباس سینمایی «زنان کوچک» اثر گرتا گرویک 2019 م.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...