نگاه به کسب‌وکار از دریچه‌ای متفاوت

مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) مفهومی است که در سال‌های اخیر در سطح دنیا و البته ایران رواج زیادی یافته است. این مفهوم با بروز برون‌داد‌های منفی زیست‌محیطی از فعالیت‌های اقتصادی و در قالب اقدامات داوطلبانه شرکت‌ها برای کاهش یا جبران این اثرات مطرح شد. به‌تدریج، این مفهوم هم از نظر موضوعی و هم سطح عملکرد شرکت‌ها گسترش یافت. چنانچه امروزه، علاوه بر کاهش و جبران اثرات منفی به تقویت برون‌داد‌های مثبت حاصل از دانش، مهارت، و تولید یک بنگاه هم تعمیم یافته و علاوه بر موضوعات زیست‌محیطی، موضوعات مرتبط با جامعه و دیگر ذی‌نفعان شرکت‌ها را هم شامل شده است. اکنون، مسئولیت اجتماعی شرکتی به دنبال کاهش شکاف بین فعالیت‌های اقتصادی و جامعه و ایجاد همگرایی بین آن‌هاست.

ولیت اجتماعی شرکتی: معرفی مختصر و مفید» [Corporate social responsibility: a very short introduction]، محمد شهرابی فراهانی

با وجود طرح مفهوم «مسئولیت اجتماعی شرکتی» در فضای کسب‌وکارهای ایرانی، جای نگرش‌های تحلیلی، ساختارمند، و کلان درباره مسئولیت اجتماعی خالی است. عمده اقداماتی که در ایران در این زمینه انجام شده، مبتنی بر نوعی نگاه فرعی، کوتاه‌مدت، و پراکنده بوده است. از همین رو، ضروری است که مدیران بنگاه‌ها و فعلان اجتماعی با تسلط بر آموزه‌های مسئولیت اجتماعی متناسب با نیازهای امروز جامعه از آن بهره‌برداری کنند.

کتاب «مسئولیت اجتماعی شرکتی: معرفی مختصر و مفید» [Corporate social responsibility: a very short introduction]، که انتشارات آکسفورد آن را چاپ کرده، یکی از کتاب‌های مفید برای ارتقاء نگاه به مسئولیت اجتماعی در میان کسب‌وکارها است. جرمی مون [Jeremy Moon] سعی کرده در این کتاب، به نحوی موجز و خلاصه، بیشترین اطلاعات را درباره مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها پیش‌ِروی مخاطب بگذارد. با وجود این اختصار، نویسنده با نگاهی کلان، به خوبی جنبه‌های متفاوت موضوع،‌ مانند سیر تاریخی، بحث‌های میان منتقدان و طرفداران مسئولیت اجتماعی، وضعیت بین‌المللی، و آینده آن را واکاوی کرده است.

این کتاب برای کسانی که به دنبال آشنایی کلی و در عین حال کاملی از CSR هستند بسیار مفید است. علاوه بر آن، به واسطه معرفی کتاب‌ها و مقالات بیشتر ذیل هر موضوع می‌تواند نقشه‌راهی برای مطالعه تخصصی‌تر و بیشتر در این زمینه باشد. از این رو، پژوهشگران و دانشجویان علاقه‌مند به موضوع CSR هم می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. علاوه بر این، این کتاب راهنمای خوبی برای مدیران و فعالان بنگاه‌های اقتصادی است تا با دیدی حرفه‌ای‌تر و علمی‌تر این مفاهیم را به منظور مشارکت مادی و معنوی کسب‌وکارها در تعهد به مسئولیت‌های اجتماعی به کار گیرند.

[کتاب «مسئولیت اجتماعی شرکتی: معرفی مختصر و مفید» با ترجمه محمد شهرابی فراهانی توسط نشر «میراث اهل قلم» منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...