نگاهی دارد به: عرفان در همه آیین‌های بشری مانند برهمایی در حکمت ودانتا، یونان کهن، آیین هرمسی، معرفت‌گرایی یا گنوستیسیسم، آیین یهود و مسیح، اخوان‌الصفا و... دیگر اینکه دانش امروز درباره تصوف و عرفان... تاریخچه کوتاه و فشرده‌ای از ادبیات تصوف و عرفان را در اختیار خواننده می‌گذارد... کافی است کتاب را به هر بهانه یا نیتی به دست بگیرید، آنگاه دل برگرفتن از آن کار چندان آسانی نخواهد بود...

شناگری در دریای ادبیات صوفیانه | اعتماد

فرهنگنامه تصوف و عرفان، کتابی است که در بستر مباحث، اعلام، اصطلاحات و تعبیرات تصوف و عرفان حرکت می‌کند، ریخته کلک استاد ارجمند محمد استعلامی. استاد فرزانه فرهیخته‌ای که بیش از 50 سال عالمانه و عاشقانه در پهنه ادبیات فارسی قلمفرسایی کرد؛ غربت را برگزید و پس از بازنشستگی از دانشگاه به خواست خویش با رتبه استادی، دیگر به هیچ کلاس و دانشگاهی نرفت(تا تنها و تنها با صدها شنونده سخن بگوید) بلکه کلام جان‌بخشش را در نوشته‌ها و تالیفاتش به گوش هزاران هزار از جان‌های شیفته فارسی‌زبانان در هر گوشه‌ای از گیتی رساند. در پیشگفتار این کتاب یادآور می‌شوند که این فراهم آمده، کار یک روز و یک ماه و یک سال نبوده بلکه حاصل بیش از نیم قرن دیدن و خواندن بیشتر منابع بنیادی تصوف و عرفان و آشنایی با پژوهش‌های دو قرن اخیر در ایران و سرزمین‌های دیگر است. دستاورد این نیم‌قرن، آموختن‌ها و خواندن‌ها به گونه نقد و تصحیح متن، شرح و تعلیق آثاری چون تذکره‌الاولیا عطار، هر 6 دفتر مثنوی مولانا جلال‌الدین محمد، ویرایش، نقد و شرح تمام غزل‌های حافظ در کتاب درس حافظ و نقد و شرح قصاید خاقانی- هر کدام در دو جلد- و درکنار آنها بیش از 80 مقاله در مجله‌های معتبر مطالعات ایرانی است که به دست دوستداران و علاقه‌مندان رسیده است (ص 13 و 14 کتاب).

فرهنگنامه تصوف و عرفان محمد استعلامی

این فرهنگنامه نیز دایرةالمعارف گونه‌ای است که در دو جلد عرضه شده و نزدیک به دو هزار صفحه را دربرمی‌گیرد. با اینکه کتاب مرجع را یک مولف به تنهایی پدید نمی‌آورد اما دکتر استعلامی تنها به تن خویش 10 سال از عمر پربارش را صرف آن کرد. بیش از هزار سال تصوف و عرفان و ادب صوفیانه ایران به گفته ایشان دریایی از دانستنی‌ها و خواندنی‌هاست و بر امواج آن دریا بی‌گمان کف‌های روایات بی‌پایه و دعوی دروغ و فریب‌های فراوان که داوری درباره آن دست و پای جوینده واقعیت را چنان می‌بندد که زبان و قلم از رفتن بازمی‌ماند(ص 7).

مقالات این کتاب ارزشمند دربرگیرنده 3 موضوع اصلی است: 1) مباحث تصوف و عرفان. 2) شناخت درستی از سرگذشت و اندیشه و آثار نامداران این مکتب و 3) تفهیم معانی درست تعبیرها و اصطلاحات به زبانی ساده و روشن با 3 مقدمه مبسوط در بیش از 100 صفحه که خواننده را با چند و چون کار آشنا می‌کند.

مقدمه اول در 28 صفحه، کندوکاوی است در زمینه‌های فکری، دینی، فلسفی و... که پرسش‌هایی را برای انسان در زمینه اسرار هستی پدید می‌آورد. انسانی که به ورای آسایش تن می‌اندیشد و روح کمال‌طلب آدمیزاد در پی آن است که از چند و چون آن سر دربیاورد. اما مغرب‌زمین تا هنگامی که اسیر سلطه بی‌منطق کلیسا بود بدان نپرداخت تا اینکه دکارت در قرن هجدهم به این نتیجه رسید که ماوراء طبیعت را باید به دور از تعلق و شیوه‌های آموزش مدرسه پذیرفت. این مقدمه همچنین نگاهی دارد به: عرفان در همه آیین‌های بشری مانند برهمایی در حکمت ودانتا، یونان کهن، آیین هرمسی، معرفت‌گرایی یا گنوستیسیسم، آیین یهود و مسیح، اخوان‌الصفا و... دیگر اینکه دانش امروز درباره تصوف و عرفان چه می‌گوید. سپس به بررسی پایه‌های تصوف در قرآن می‌پردازد تا می‌رسد به حدیث نی و نیستان و انسانی که بر مرکب عشق می‌نشیند. آنگاه از خانقاهی سخن می‌گوید که به عنوان یک نظام آموزشی پا به عرصه وجود می‌گذارد و از پیشینه پشمینه‌پوشی و حکومت‌های بی‌ریشه‌ای که با تباهی و ستم بر دکان دین می‌نشینند(ص 28). می‌گوید من صوفی نبوده و نیستم، یک پژوهشگر این مکتبم که نزدیک به نیم قرن همواره در پی پاسخ منطقی به پرسش‌هایی از این دست بوده‌ام و کسانی را هم به دور از فریب و ریا، صمیمانه در خدمت خلق دیده‌ام(ص66).

در مقدمه دوم که نزدیک به 50 صفحه را دربرمی‌گیرد، سخن از منابع مطالعه در تصوف و عرفان به میان می‌آورد که تاریخچه کوتاه و فشرده‌ای از ادبیات تصوف و عرفان را در اختیار خواننده می‌گذارد. سپس اشاره‌ای دارد به منابع بنیادی عربی و فارسی همچون: اللمع ابونصر سراج، التعرف ابوبکر کلاباذی، طبقات الصوفیه ابوعبدالرحمن سلمی، حلیةالاولیا ابونعیم اصفهانی، الرساله القشیریه ابوالقاسم قشیری، کشف‌المحجوب هجویری، آثار امام محمد غزالی، عین‌القضات همدانی، حکمت خسروانی _ که از اندیشه‌های یونان کهن می‌گفت و اشراق _ سهروردی، آثار روزبهان بقلی‌شیرازی، انسان الکامل نسفی، مصباح‌الهدایه عزالدین محمود کاشانی، نوشته‌های ابوحفص سهروردی همچون عوارف‌المعارف، آثار محیی‌الدین عربی، نجم‌الدین رازی(نجم دایه) و... همچنین از مناقب‌نامه‌ها، زندگی‌نامه‌ها، فتوت‌نامه‌ها و... سپس از مطالعات استادان و پژوهشگران در ایران سخن به میان می‌آورد. از پیشگامانی چون محمدعلی فروغی، سیدحسن تقی‌زاده، جلال‌الدین همایی و... تا استادانی برجسته چون مجتبی مینوی، محمد معین، عبدالحسین زرین‌کوب، احمد مهدوی‌دامغانی، سیدجعفر شهیدی، محمدرضا شفیعی‌کدکنی و دیگر بزرگانی که می‌توان در این مقدمه نام بلند و آثارشان را دید. نیز از مطالعات ایران‌شناسان بنام در دیگر کشورها هم خواننده بی‌نصیب نمی‌ماند.

بزرگانی چون هرمان اته، گوته، گلدتسیهر اسلام‌شناس اهل مجارستان، لویی ماسینیون و کارهایش درباره حلاج، ژوکوفسکی از پژوهندگان روس و از کار استادان و پژوهشگرانی که در دانشگاه‌های امریکا به ادب صوفیانه روی آورده‌اند مانند آن ماری شیمل، ویلام چیتک و... .

در مقدمه سوم، گزارش شیوه کار و فهرست‌های ماخذ پیش روی خواننده است و اینکه استاد استعلامی یادآور می‌شوند که از شرح واژگان و مباحث تصوف و عرفان، منابع چندان فراوانی در دست نیست. چراکه آنچه از روزگاران گذشته است به شیوه عالمانه و آکادمیک دنیای امروز فراهم نیامده تا به روشنی پاسخگوی همه پرسش‌ها باشد. تمام تلاش در این کتاب بر آن است که به شیوه همیشگی ایشان تا آنجا که ممکن است معنای یک اصطلاح یا تعبیر صوفیانه، شرح یکی از مباحث تصوف و عرفان، شناخت صوفیان و عارفان نامدار و نقد آثار برجسته صوفیانه با تاکید بر سادگی و استواری سندیت به زبان ساده و قابل فهم در برابر دید همگان باشد. می‌گویند در بند آن نیستم که با الفاظی دور از فهم و با کاربرد اصطلاحات خواص برای خود عظمت علمی بتراشم(!). کار سودمند دیگر ایشان هم این بوده که هر جا مفاد یک مقاله با چند مقاله دیگر ربط دارد، آن دو یا چند مقاله به یکدیگر ربط داده شده‌اند.

ماخذ عربی و فارسی که بیش از 350 کتاب بنیادین و تعداد بسیار اندکی مقاله را دربرمی‌گیرد برای سهولت آگاهی‌یافتن از آن با عنوان اثر دیده می‌شود زیرا برای پژوهندگان فارسی‌زبان آشناتر و مناسب‌تر از ترتیب الفبایی نام مولفان است. اما در منابع زبان‌های اروپایی که به نزدیک 100 ماخذ بالغ می‌شود همان ترتیب الفبایی نام مولف ترجیح داده شده است.

و اما از نکات ارزنده دیگر این فرهنگنامه که گونه‌ای نوآوری به شمار می‌آید، آوردن مقالاتی در متن کتاب است ذیل نام دانشمندانی برجسته از ایران و جهان با یادکرد کارهای درخشانی که در زمینه تصوف و عرفان داشته‌اند. مانند جلال‌الدین آشتیانی، ایرج افشار، عبدالحسین زرین‌کوب، اقبال لاهوری، محمد معین، آرثر جان آربری، آن ماری شیمل، برتلس، ژوکوفسکی، نیکلسن و... یا ارداویر‌اف و بودا در گستره‌های آیینی تا آنجا که پیوندی با موضوع داشته است. دیگر مقالات بسیار گسترده و پرباری در ذیل مدخل‌هایی مانند: قلندریه یا برجستگانی همچون مولوی، حافظ، محی‌الدین بن‌عربی، فروزانفر و... و گاه موضوعاتی بس نادر که ایشان در پی سال‌ها تحقیق و پژوهش‌ جای آنها را خالی یافته‌اند. مولف تنها به آگاهی‌های عرفان و تصوف بسنده نکرده، هر کجا در هر مدخلی به تناسب- چنانچه لازم بوده- به پیوند آن با دیگر زمینه‌ها نیز پرداخته است. برای مثال آنجا که از «آدم و حوا» در روایات سامی و تحقیقات تاریخی یاد می‌کند، پژوهش‌های دیرین‌شناسی در ادیان الهی را از نظر دور نمی‌دارد. به آنچه در عهد عتیق(تورات) آمده و تفاوت‌هایی که با قرآن دارد. از آنجا که آنان خاستگاه انسان انگاشته شده‌اند به مناسبت به باورهای اساطیری ایران که در شاهنامه آمده و کیومرث نخستین انسان بازشناسانده شده نیز اشاره می‌شود که این خود می‌تواند راه‌گشا و یاور پژوهش‌کنندگان زمینه‌های دیگر نیز بوده باشد. همچنین که «آرمان‌ شهر» در اندیشه شیخ اشراق «اقلیم هشتم» و گاه ناکجاآباد و شهرهای خیالی جابلقا و جابلسا خوانده شده و در تعبیر مولانا «لا اَینْ».

گاه اشکالات چاپی بسیار بسیار اندکی در کتاب به چشم می‌خورد که مثلا با افزوده شدن «ا» صنع ایزد به گونه «صنع ایزاد» درآمده است (در ارجاعات ص 592). و یا در یادکرد اماکن جغرافیایی به جهت دگرگونی‌هایی که پیش آمده ممکن است برای خواننده این پرسش پیش بیاید که چرا در ص 1189 ذیل نام صائن‌الدین علی ترکه، خاندان او از شهر خُجند در ازبکستان امروز یاد شده. حال آنکه خجند، امروزه از شهرهای تاجیکستان به شمار می‌رود. غافل از اینکه خجند در سر راه تجاری جاده ابریشم قرار دارد و واسطه تاجیکستان با ازبکستان و قرقیزستان است و تا میانه‌های سال 1924 جزو ازبکستان بوده و در سال 1925 هنگام برگزاری همایش‌ها و ارسال نامه‌ها به مسکو باعث شد که حوزه خجند از ازبکستان جدا و از 16 اکتبر 1929 به تاجیکستان اضافه شود. همان‌گونه که در ص 1441 ذیل نام فروزانفر، زادگاه ایشان بخش بُشرویه شهرستان طبس-اکنون بخشی از شهرستان فردوس در استان خراسان جنوبی- یاد شده در صورتی که بشرویه از آبان سال 1387 به شهرستان ارتقا یافته است. به گفته خود استاد استعلامی باید پیش از هر گونه داوری همه وجوه کار در نظر گرفته شود(ص 16).

به هر روی کتاب، کتابی است مرجع و قاعدتا خواننده هر گاه به موضوعی نیاز باشد، سروقت آن می‌رود و شاید احتیاجی به در مطالعه گرفتن همه آن نباشد. اما کافی است کتاب را به هر بهانه یا نیتی به دست بگیرید، آنگاه دل برگرفتن از آن کار چندان آسانی نخواهد بود چراکه ممکن است خواننده، خویشتن را با اندک تورقی در این کتاب قطره‌ای بیابد در برابر دریایی بس فراخ‌کرانه و چنانچه دست یاری دراز کند به سوی دریای ادب صوفیانه(در ص 894 همین کتاب) گویی قطره‌ای بوده که اکنون به دریا پیوسته و این حس در او برانگیخته شود که در بررسی این کتاب، رواست از زبان فریدالدین عطار با خود واگویه کند:

دی اگر چون قطره‌یی بودم ضعیف
این زمان دریا شدم، دریا خوش است
ای عجب! تا غرق این دریا شدم
بانگ می‌دارم که استسقا خوش است
غرق دریا، تشنه می‌میرم مدام
این چه سودایی ست؟ این سودا خوش است

[فرهنگنامه تصوف و عرفان(مباحث، اعلام، اصطلاحات و تعبیرات) در دو جلد و با قیمت 285هزار تومان توسط انتشارات فرهنگ معاصر  منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...