دومینیک باربریس [dominique barbéris] با رمان «راهی از دوست داشتن» [Une facon daimer] برنده جایزه رمان آکادمی فرانسه [Grand prix de l'Académie française] در سال ۲۰۲۳ شد.

دومینیک باربریس [dominique barbéris] راهی از دوست داشتن» [Une facon daimer]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جایزه رمان آکادمی فرانسه به رمان «راهی از دوست داشتن» که در پایان ماه اوت توسط گالیمار منتشر شد، تعلق گرفت. این کتاب با ۱۴ رای در مقابل ۶ رای آنتوان سنانک برای «صلیب خاکستر» از انتشارات گراسه و ۴ رای سارا چیچه برای «کیمیاها» از انتشارات سویی برنده میدان رقابت شد.

دومینیک باربریس با همراهی تیمش و آنتوان گالیمار گفت: خدا می‌داند که این پاداش نشان‌دهنده چیست. این رمان که در آغاز سپتامبر جایزه کتابفروشان نانسی لو پوینت را دریافت کرده بود، یازدهمین رمان این رمان نویس ۶۵ ساله است. وی در کامرون متولد شده و در بروکسل و سپس در نانت زندگی کرده است. این رمان درباره کشف یک عکس قدیمی است که به راوی اجازه می‌دهد تا به زندگی مادلین، عمه‌اش بپردازد و بار دیگر آن را کشف کند. داستان این رمان در دهه ۱۹۵۰ می‌گذرد که مادلین به دنبال شوهرش به کامرون می‌رود و دنیایی بسیار متفاوت با دنیای خودش را کشف می‌کند.

اولیویه مونی منتقد درباره این اثر نوشت: رمان جدید دومینیک باربریس بیش از هر زمان دیگری با بهترین ظرافت و شکنندگی خلق شده است. در بخشی از کتاب آمده است: امروز آیا دیگر اثری از این دنیا باقی مانده که خاطره غمی رازگونه را به من بباوراند؟ برخی طوری زندگی می‌کنند که انگار در گمنامی محو شده‌اند. آنها دیگر به کسی علاقه‌ای نداشتند. وقتی کوچک بودند، فقط در کریسمس پرتقال داشتند. شاید هیچ کلمه‌ای برای توضیح وجود نداشته باشد. نمی‌دانم چرا امروز این همه غم و اندوه برای من به بار آورده است. وقتی غروب می‌شود از همه اینها چه می‌ماند؟ سه برابر هیچ، یک توپ گمشده، چند آهنگ، شعری از آندره هاردلت. زنی از آنجا گذشت. به آرامی.

این سومین سال پیاپی است که کتابی از گالیمار برنده جایزه رمان آکادمی فرانسه می‌شود و پس از فرانسوا هانری دزرابل برای «استاد من و فاتح من» و جولیانو دا امپولی برای «جادوگر کرملین» بار دیگر اثری از این ناشر جایزه رمان آکادمی فرانسه به ارزش ۱۰۰۰۰ یورو را دریافت می‌کند.

سال ۲۰۲۰ اتین دومونتتی برای رمان «آزمایش بزرگ» از انتشارات استوک به عنوان برنده این آکادمی انتخاب شده بود و سال ۲۰۱۹ لوران بینه با رمان «تمدن‌ها» این جایزه را به خانه برده بود.

جایزه بزرگ رمان آکادمی فرانسه از مهم‌ترین جوایز آکادمی فرانسه و جوایز ادبی این کشور است. این جایزه که سال ۱۹۱۸ تاسیس شد هر سال از سوی فرهنگستان زبان فرانسه به یک نویسنده اهدا می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...