رمان «در دوردست» [In the distance] نوشته هرنان دیاز [Hernan Diaz] با ترجمه‌ وحید پورجعفری از سوی نشر سنگ منتشر شد.

در دوردست» [In the distance] هرنان دیاز [Hernan Diaz]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این رمان نخستین بار سال 2018 منتشر شد و توانست جوایز و افتخارات زیادی برای نویسنده‌اش به همراه بیاورد. «در دوردست» سال ۲۰۱۸ به فهرست نهایی جایزه‌ی پولیتزر و جایزه‌ی پن فاکنر راه یافت و برنده‌ی چندین جایزه‌ی ادبی دیگر، ازجمله جایزه‌ی مشهور «ویلیام سارویان» شد. همچنین مجله‌ی معتبر پابلیشرز ویکلی، «در دوردست» را در فهرست ده کتاب برتر سال قرار داد.

هرنان دیاز زاده‌ی آرژانتین است؛ اما کودکی‌اش را در سوئد گذرانده و حالا در نیویورک زندگی می‌کند. او در نخستین رمانش، «در دوردست»، راوی تنهایی انسان است و مفهوم انزوا و دلتنگی را باشکوه و استادانه به تصویر کشیده است.

«در دوردست» داستان نوجوانی به نام «هاوکن» است که می‌کوشد همراه برادرش از گوتنبرگ سوئد راهی نیویورک شود؛ اما در شلوغی بندر برادرش را گم می‌کند و از کشتی کالیفرنیا سردرمی‌آورد. نه انگلیسی بلد است؛ نه پولی در بساط دارد؛ اما مصمم است هرطور شده برادرش را پیدا کند. «هاوکن» پای پیاده به راه می‌افتد و سفری را آغاز می‌کند که سرشار از لحظات ناب است. سفری که به سلوکی درونی پیوند می‌خورد و سرانجام از هاوکن نوجوان، مردی تنها و دردمند می‌سازد که پناهگاه زیرزمینی خودش را به ارتباط با آدم‌ها ترجیح می‌دهد...

رمان «در دوردست» را نشر سنگ در 256 صفحه به قیمت 60‌هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...