چاپ جدید کتاب «خشم و هیاهو»، اثر ارزشمند و ماندگار ویلیام فاکنر با ترجمه بهمن شعله‌ور توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.

خشم و هیاهو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  تسنیم، به نقل از روابط عمومی انتشارات علمی و فرهنگی، ویلیام فاکنر، نویسندۀ نام آشنای آمریکایی، کتاب «خشم و هیاهو» را در سال 1929 (1308 خورشیدی) نوشت. این اثر در چهار فصل، داستان زندگی یک خانواده را روایت می‌کند؛ به عبارت دقیق‌تر داستان زوال یک خانواده که کامپسون نام دارد. فاکنر را حماسه‌سرای جنوب می‌دانند، حماسه‌سرای شکست جنوب و درماندگی انسان. جنوب برای او مظهر شکست رؤیایی موهوم و مظهر تنزل و فساد فرهنگی دموکراتیک و بیش از حد ایده‌آل است؛ این زوال همچون مینیاتوری در خانوادۀ کامپسونِ «خشم و هیاهو» به تصویر کشیده شده است.

سبک فاکنر در روایت این داستان و البته تمام داستان‌هایش، پیچ در پیچ و دشوار است. خود او آن را «نگریستن غریب به اشیا از درون انعکاس‌ها» نامیده است. در قاموس ادبی و ذهنی فاکنر، رسالتش بیش از حکایت کردن زندگی، بیان تأثیرهایی است که زندگی بر انسان می‌گذارد. شاید از همین رو است که کارکترهای اصلی خشم و هیاهو یعنی بنجی، کونتین، جانسون و کدی را می‌توان انسان‌هایی قلمداد کرد که حیران اوضاع و احوال زمانه شده‌اند؛ آن چنان که اخلاق قراردادی دیگر نمی‌تواند برایشان وسیلۀ تسلط بر سرنوشت قرار گیرد.

نویسنده در هر بخش و به فراخور شخصیتی که روایتگر داستان است، قلم و نحوۀ نگارش خود را تغییر می‌‌دهد. مثلاً در فصل اول که راوی داستان، برادرِ دیوانۀ خانواده، یعنی بنجی است با عبارات و تعبیرهایی روبرو هستیم که بسیار غیر عادی می‌نماید و فقط زاییدۀ حواس آدمی دیوانه است. در مقابلش فصلی را داریم که روایت دیگر برادر، یعنی کونتین است. او را می‌توان همزادِ فاکنر دانست و او از زبان این کارکترِ همزاد، سرخوردگی‌اش از حماقت انسان و عشقش را به جنوب بیان می‌کند. پس بی‌راه نیست اگر بگوییم که داستان در سراسر چهار فصلش همچون تکه‌های پازل پخش شده و این مخاطب است که باید این حجم غریب را کشف کند. نکته‌ای که خشم و هیاهو را به اثری سخت ولی جذاب بدل کرده است.

اما پشت این ستیز و گریز، این شخصیت‌های غیر عادی، چه چیز قرار دارد؟ شاید برای یافتن جوابش بهتر باشد به سراغ خطابۀ نوبلِ فاکنر در سال 1949 برویم؛ آنجا که می‌گوید: «تراژدی ما امروز ترسی جسمی و جهانی و همگانی است و آن‌چنان دیر پاییده است که اکنون حتی می‌توانیم آن را بر خود هموار کنیم. دیگر از مشکلات روحی سخنی نیست. تنها این سؤال در میان است: کی از هم پاشیده خواهد شد؟ از این رو، مردان و زنان جوانی که امروزه در کار نوشتن‌اند، مشکلات دل آدمی را که با خود در ستیز است، از یاد برده‌اند و نوشتۀ خوب فقط زاییدۀ این ستیز تواند بود؛ زیرا جز این چیزی در خور نوشتن نیست، در خور عذاب و عرق‌ریزی نیست.»

«خشم و هیاهو» نخستین‌بار در سال 1344 به ترجمۀ بهمن شعله‌ور رسید و از سوی انتشارات فرانکلین منتشر شد. حالا دوازدهمین تجدید چاپ خشم و هیاهو از سوی انتشارات علمی و فرهنگی در 317 صفحه و به قیمت 58 هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...